چند سالي است که وقتي ايام شهريور را سپري ميکنيم ذهن ما مشغول چاپ ميشود. البته تمام کساني که کار و کسب آنها با چاپ سر و کار دارد تمام ايام سال با چاپ و اهالي آن حشر و نشر دارند. اما شهريورماه به دليل قرار گرفتن روز ملي چاپ فرصتي را فراهم ميکند که عميقتر به چاپ و مسائل پيرامون آن نگاه کنيم.
بايد اعتراف کرد که چاپ ديگر آن شکل قبلي را که همه حرفها، مراسم و آدمهايش تکراري و کليشهاي بودند يدک نميکشد. طي سالهاي گذشته صنعت چاپ کشور تا حدي از سطح به عمق رفته و از درون مشغول بازسازي خود شده است. اين جا منظور از درون، روابط درون صنفي نيست که البته توسعه در عمق نه در کوتاهمدت که در مدتي بيشتر باعث اصلاح روابط درون صنفي هم خواهد شد. منظور اين است که چاپخانهها به تدريج فرافکني را کنار گذاشته و به سمت اصلاح و تقويت اصولي واحد چاپي خود حرکت کردهاند. فرافکني سياست سنتي بعضي افراد در صنف چاپ بوده و هست که سالياني است روند توسعه صنعت چاپ کشور را کند کرده است. اين که هر مشکلي در صنعت چاپ را نتيجه عملکرد ديگران در بيرون صنف بدانيم به طور طبيعي صنعت چاپ را طوري پروراند که ديگر حتي تحمل همکاران درون صنفي خود را هم نداشته باشند.
وقتي يک دستگاه ريسوگراف تهديد محسوب شود. وقتي ناظر چاپ تهديد محسوب شود. وقتي وزارت ارشاد و صنايع هر دو تهديد محسوب شوند. وقتي هر کسي به جز آن که ماشين چاپ افست دارد غيرخودي محسوب شود. وقتي عدهاي با تفکر و ادراک صنفي اصرار دارند خود را به عنوان تصميمسازان و سياستگزاران ملي يک صنعت بزرگ و متنوع جلوه دهند و به اين هم بسنده نکرده علوم و صنايع همکار خود را هم زيرمجموعه خود بخوانند نتيجه چيزي جز تضاد دروني نخواهد بود. از يک سو خدمات چاپ را در ميان هزاران حرفه و تخصص چنان مهم و تاثيرگذار عنوان ميکنند که کودک تازه به دنيا آمده را هم مديون صنعت چاپ ميدانند و از سويي ديگر دستگاه کپي و ريسوگراف را تهديد قلمداد ميکنند. اگر به راستي اين همه امور به دست چاپ انجام ميشود و چاپ اين همه بهرهور و عناصر مرتبط دارد چرا تصميمگيري در اين عرصه فقط به دست مجريان چاپ است؟
با اين حال به نظر ميآيد اهالي چاپ ديگر از حرفهاي تکراري خسته شدهاند. تعداد واحدهايي که در کار چاپ وارد ميشوند و اصرار دارند که با رهبران صنف خود برخورد نداشته باشند رو به توسعه است. اين حرکت بخصوص در بخش بستهبندي بسيار به چشم ميخورد. نگاه محدود و موضعگيريهاي غير تخصصي بعضي از رهبران صنفي چاپ نه به ايشان توان مديريت پهنه وسيع تخصصهاي موجود در چاپ را ميدهد و نه خيل متنوع روزيخوران سفره چاپ علاقهاي به تمکين در برابر ايشان دارند.
اوضاع به سمت بهبودي است. امروز متولي دولتي چاپ بيش از هر زماني موضعگيريها و عملکردهاي مثبت و سازنده دارد. اين به معني تاييد همه چيز در دفتر امور چاپ وزارت ارشاد نيست. اما ساقهاي که بذرش از چند مديريت قبلي در خاک جا گرفته بود و از دوران مديريت جامي سر از خاک براورد رشد خود را ادامه داده و کم کم به ميوهدادن نزديک شده است. شهرک چاپ از جمله اين ميوهها است. اگر به شعار شهرک چاپ يعني ”همگرايي با هدف همافزايي“ دقت کنيم خواهيم دريافت که اين همان عامل مثبتي است که در گذشته نبوده و امروز زمينهاش فراهم شده و شهرک چاپ ميتواند آن را عيني کند.
ذات فرافکني، روح همگرايي و اعتماد به ديگران را از بين ميبرد. اين که همواره تقصيرها را به گردن ديگران بياندازيم و غير خوديها را مزاحم و مداخلهگر معرفي کنيم هيچ جايي براي ”اتحاد“ در عرصه توليد باقي نميگذارد. زيرا از چشم داروغه همه مجرم هستند مگر خلاف آن ثابت شود. اما در منظر شيخ همه پاک هستند مگر غير آن اثبات شود. حرکتي چون ايجاد شهرک چاپ به دليل تقويت همزيستي حرفهاي و آموختن اين که در يک حرفه و در کنار يکديگر کار کنيم موجب بهبود ادبيات و باورها در اهالي چاپ شده و دستاندرکاران حرفههاي گوناگون مرتبط با چاپ را به صورت يک توليدکننده واحد در ميآورد.
ميتوان مدعي شد ارزشهايي مثبت اين همگرايي و همافزايي مدنيت جديدي است در ميان اهالي چاپ که اگر به درستي شکل بگيرد در حد ايجاد يک تشکل چاپي جديد در تاريخ چاپ ايران ثبت خواهد شد. با اين تفاوت که اين تشکل جديد بر خلاف بسياري از تشکلها از طريق بازدهي بالاي خود شناخته خواهد شد نه از راه درخواستها و اعتراضاتش.
چاپ عرصهاي بزرگ است و شايد با راهاندازي شهرک چاپ فرصتي پيش بيايد تا بسياري از صنايع و حتي خود مدعيان توليت چاپ با عرض و طول واقعي آن و با حرف متعددي که در اين عرصه فعاليت ميکنند بيشتر آشنا شوند. شايد فرصتي جديد براي سازماندهي و طبقهبندي دقيقتر و صحيحتر مشاغل فعال در صنف و صنعت چاپ نيز فراهم شود.