فصل جديدي در راه است. فصلي که بازيگران اصلي عرصه چاپ و بستهبندي را جا به جا خواهد کرد. به نظر ميآيد آينده چاپ در دست طراحان خواهد بود. منظور من از طراح همان کسي است که قدرت تصور و تجسم بالايي دارد و ميتواند تصوراتي قابل اجرا از ذهن خود ارائه دهد. در حال حاضر اغلب افرادي که چنين توانايي دارند طراحان موفق گرافيک هستند.
رقابت در توليد آثار چاپي که غير قابل کپي و در عين حال زيبا و جذاب باشد از يک سو و رشد فنآوري در تجهيزات و مواد چاپ از سوي ديگر باعث شده آثار غير قابل تصوري از چاپ و پس از چاپ درآيد.
انواع لاکها و مرکبهاي خاص با جلوههاي ويژه مانند Metal FX و مرکبهاي متاليک Eckart در حين چاپ نوعي سايهروشنهاي خاص در تصوير ايجاد ميکنند که در رنگهاي تيره حالت متاليک و در روشنيها حالت صدفي ايجاد ميکند.
اما در بعد از چاپ غوغايي به پا شده است. انواع ورنيها (حتي ورنيهايي که آن قدر برجستههستند که با آنها ميتوان شبنم روي گلها يا نقشهاي روي بدن يک مار را برجستهکرد))، فيلمها و لفافهاي لمينيت، فويلهايي با رنگها و جلوههاي گوناگون و امکانات برجستهکاري که اين آخري نسبت به گذشتهتغيير چنداني نداشتهاست.
اين همه تکنيک براي اعمال تغيير در کار چاپي باعث شده آثار چاپي متنوعي توليد شود که هيچ کدام شبيه يکديگر نباشند.
آينده چاپ، بخصوص چاپهاي بستهبندي و تبليغاتي را آثاري تشکيل ميدهند که فقط شبيه نسخه اريژينال خود نيستندنيستند (گاهي اصلا نيستند) بلکه حاصل تصورات و تخيلات طراحاني هستند که يک اثر چاپي را با انواع تکنيکها و مواد آميختهو محصولي خاص ارائه کردهاند.
به عبارتي ديگر چاپ چهار رنگ (CMYK) يا حتي هفت رنگ که معمولا در خدمت توليد يک تصوير طبيعي و واقعي قرار ميگيرد فقط مقدمه کار خواهد بود. ادامه کار به وسيله تکنيکهايي انجام ميشود که موفقيت يا عدم موفقيت آنها را فقط بعد از بيرون آمدن از ماشين ميتوان فهميد.
اين بسيار سخت است که بخواهيم بفهميم يک اثر چاپي که در حين چاپ و پس از چاپ درگير تکنيکها و افکتهاي ويژه متعددي مانند متالايز موضعي مات و براق، ورني موضعي مات و براق و… قرار ميگيرد در نهايت چه نمايي خواهد داشت. کامپيوترها و نرمافزارهاي گرافيک و چاپ معمولا فقط در زمينه رنگ ميتوانند کمک کنند. اما سايهها و جلوههاي متفاوتي را که بر اثر بازي نور روي يک اثر متالايز شده يا برجستهکاري شده ايجاد ميشود را نميتوانند نشان دهند.
در واقع در آيندهقدرت تصور (Imagination) شکل نهايي کار و شناخت کافي از مواد و تکنيکهاي امور تکميلي عامل موفقيت پروژههاي چاپ بستهبندي و تجاري خواهد بود. اين موضوع در جوامع پيشرفته چيز جديدي نيست و ايشان آمادگي پذيرفتن و اجراي آن را دارند. اما در کشورهايي نظير ايران که هر کسي که اندکي فتوشاپ بلد است دفتر تبليغاتي راه مياندازد و پروژههاي چاپي را طراحي و نظارت ميکند کار کمي سخت خواهد شد و رقم خسارات ناشي از اشتباهات چاپي بالاتر خواهد رفت.
آينده چاپ نياز به انسانهايي دارد که ذهني خلاق و خلاقيتهايي زيبا دارند. يعني افرادي که آنچه را که وجود ندارد بتوانند در ذهن خود بسازند و ببينند و البته آن زيبا و جذاب هم باشد. يعني وقتي به توليد رسيد دقيقا همان باشد که بايد.
اين گونه افرادي که چنين تواناييهايي داشتهباشند وجود دارند. بسياري از طراحان موفق در زمينه گرافيک، معماري داخلي و طراحي صنعتي داراي چنين توان و قدرت تصوري هستند. البتههمان طور که گفتهشد: طراحان موفق.
شرکتهاي توليدي اگر از ابزار چاپ براي رقابت خود استفادهميکنند(به شکل بستهبندي و بروشورهاي نفيس) بايد از هماکنون به دنبال طراحاني باشند که بتوانند در خيال خود اثر چاپ شده را به همراه فويلهاي متالايز برجستهشده يا ورنيهاي براق و مات تخت يا برجستهموضعي ببينند. بدون نمونهگيري!
از چند سال پيش وارد عرصهاي در فناوري چاپ شدهايم که امکانات نمونهگيري ندارد. شما تنها ميتوانيد به تخيل خود يا طراحتان اعتماد کرده و اقدام به صرف هزينه توليد آثار چاپي کنيد.
ميتوان اميدوار بود پس از حدود بيست سال که عرصه چاپ به دليل ظهور اسکنرها و نرمافزارهاي گرافيک (مانند فتوشاپ) عرصه اختلاط باهنران و بيهنران شده بود به دليل نياز به تواناييهاي زيباشناسي و خلاقيتهاي ذهني دوباره به دست افراد خلاق و هنرمند بيفتد و به تدريج شاهد خلاقيت گرافيکي و هنري در آثار چاپي ايران باشيم.
عصر مغزهاي خلاق
متني که در ادامه ميآيد به عنوان سرمقاله شماره 100 ماهنامه صنعت بستهبندي به چاپ رسيده است