اول رضایت مشتری داخلی، دوم صادرات

امروز ملاک قرار دادن صادرات نوعی توهین به مردم ایران است. هر چند همه می‌دانند که این گونه سخنان نسخه‌ای برای حل مسائل و مشکلات داخل یک صنعت خاص یا مسئولان مربوط به آن است.

این متن را با الهام از تاکید پیوسته بعضی از مدیران عالی‌رتبه کشور بر “صادرات محور” بودن یا شدن تولیدات داخلی از جمله خودرو می‌نویسم.
البته من کاری با صنعت خودرو ندارم ولی خودرو به دلیل آن که از همه جوانب مورد بررسی و بحث می‌باشد مثال خوبی برای طرح دیدگاه بنده نیز هست.
آقایان بر صادرات‌محور شدن صنعت خودرو تاکید دارند و به این باور خود افتخار هم می‌کنند. همچنین بسیاری از مدیران ارشد دیگر هم در سال‌های دور و نزدیک بر لزوم نگرش صادرات‌محور در صنعت کشور تاکید داشته‌اند.
ایشان عقیده دارند اگر ما خود را با استانداردها و پسند بازارهای خارجی هماهنگ کنیم کیفیت محصول مورد مصرف در داخل نیز بالا خواهد بود.
این دیدگاه به طور عمومی خوب است و ما را به سوی نوعی از استاندارد کیفی هدایت می‌کند. اما این سخن اکنون کهنه به نظر می‌آید. زمانی همه درها بسته بود و مردم کمتر به کالای خوب و استاندارد دسترسی داشتند. همان موقع هم بر مردم جفا شده بود و منش و شخصیت مردم ایران رضایت به هر کالای بی‌کیفیتی نبود چه رسد به این که برای آن در نوبت بمانند.
امروز ملاک قرار دادن صادرات نوعی توهین به مردم ایران است. هر چند همه می‌دانند که این گونه سخنان نسخه‌ای برای حل مسائل و مشکلات داخل یک صنعت خاص یا مسئولان مربوط به آن است.
اما طرح این نوع دیدگاه در قالب یک برنامه از زبان مسئولان صنعت و اقتصاد کشور نوعی بی‌توجهی به شان و شخصیت مردم کشور است که قباحت آن نیز در میانه بداخلاقی‌ها و گم شدن حق و باطل از بین رفته است.
مردم ایران برای کیفیت پول می‌دهند و این چیزی نیست که درک آن نیازمند انجام پژوهش‌های خاصی باشد.
توسعه صادرات از دل فروش بالای داخلی در می‌آید. ارباب صنعت بهتر است اول رضایت مردم خود را جلب کنند بعد به سراغ بازارهای خارجی بروند.
چه چیز در مردم آن طرف مرزها وجود دارد که در مردم ما نیست؟ به جز این که مردم ما در سراسر جهان نشان داده‌اند که شان و سلیقه بالاتری دارند.
اگر امروز خیابان‌های کشور پر از خودروهای خارجی است که بیشترین آن به خودروسازان مطرح جهان تعلق دارد به دلیل ذائقه مشکل‌پسند و سطح بالای ایرانیان است که توسط محصولات داخلی پاسخ داده نشده است.
آیا خرید خودروهای گرا‌نقیمت جهان توسط ایرانیان تنها و تنها نشانه تجمل‌گرایی و صفات بد در عده‌ای خاص است. آیا نمی‌تواند نشانه این باشد که ایرانیان خود را لایق برترین کیفیت دانسته و سعی می‌کنند به آن دست پیدا کنند. آیا تهیه خودرو یا دیگر امکانات گران‌قیمت و باکیفیت مورد علاقه و در برنامه خیلی از ما نیست؟
جلب رضایت مردم هر کشوری اولویت و وظیفه نخست حکومت آن کشور است. کیفیت و موضوع این رضایتمندی ثابت نیست و با پیشرفت بشریت، تغییر شرایط زندگی و عملکرد دولتمردان تغییر می‌کند. وجاهت و سربلندی دولت‌ها در گرو رضایت عمومی (نه موردی) مردم ‌است. در واقع دغدغه دولتمردان در همه جهان یا حداقل آن چه ایشان خود را در مقابل آن پاسخگو می‌دانند ایجاد رفاه و رضایت برای مردمشان است.
این چه رسمی است که عملکرد صنعت کشور ما باید توسط مردمی به جز ایرانیان که مشتریان اصلی صنعت ایران هستند محک زده و تایید شود؟
مسئولان نظام بویژه مدیران عالی صنعت و تجارت کشور باید اولویت و افق ایده‌آل خود را رضایت مردم ایران قرار دهند. اگر کالایی به مذاق ایرانی مشکل‌پسند و روزآمد خوش آمد می‌توان روی موفقیت آن در بازارهای جهان حساب کرد. ضمن آن که فروش بالای کالای ایرانی باعث رونق اقتصاد کشور حتی در بازرگانی خارجی خواهد شد.
اما اگر بیشتر گردش مالی یک صنعت مربوط به دولت باشد طبیعی است که تمام دغدغه آن دولت نجات دادن آن صنعت خاص و ایجاد سودآوری برای آن است. در واقع نظام دولت‌سالارانه (نه یک دولت خاص) در ایران به عنوان بزرگترین بنگاه‌دار و یا در نگاهی دیگر صاحب بزرگترین بنگاه‌های کشور بیشتر در فکر موفقیت بنگاه‌های زیرمجموعه خود است. این بنگاه‌دار بزرگ موفقیت خود را در پیدا کردن مشتری خارجی می‌بیند تا انواع مشکلات خود (حتی سیاسی) را حل کند. در این میان مردم کشور جزء مشتری محسوب نمی‌شوند و نظرشان مورد توجه نیست.
اگر عوارضی که بر واردات خودرو بسته شده وجود نداشت و یا خودروسازان داخلی بنوعی و از راه‌هایی دست در دست دولت نداشتند دولتمردان ما برای جلب رضایت مصرف‌کننده داخلی تلاش بیشتری می‌کردند تا به سمت خودرو وارداتی نرود. اما در حال حاضر حتی خرید خودرو وارداتی توسط ایرانیان هم بنوعی درامد برای دولت است زیرا پول زیادی از طریق عوارض مربوطه وارد خزانه دولت می‌کند. این طور است که رضایت مردم و مشتری داخلی کم کم در میان سرفصل‌های مهم در برنامه‌های دولتمردان کمرنگ می‌شود.
همان طور که گفتم خودرو یک مثال است برای این که نگرش اصلی باید بر جلب رضایت مصرف‌کننده داخلی متمرکز باشد. حتی خرید مهم نیست زیرا مردم در بسیاری موارد ناچار از خرید کالایی هستند که راغب به آن نیستند اما ‌راه دیگری ندارند یا اگر هست بسیار پرهزینه و دشوار شده است.
این خود شانس بزرگی است که مردم ایران کیفیت را می‌فهمند و می‌خواهند. حال ساخت داخل یا خارج. آنها خود ممیز کیفیت هستند.
برای صنایع داخلی ما راه بازارهای جهانی از ایران می‌گذرد. کسی که در کشور خود اعتبار نداشته باشد در جای دیگری هم بدست نخواهد آورد. مگر آن که برای مشتری خارجی چنان کیفیت و خدمتی ارائه دهد که برای مردم خود ارائه نداده باشد که این هم شکلی به ظاهر موجه از وطن‌فروشی است.

سردبیر پایگاه خبری پیام صنعت بسته‌بندی عضو سازمان خبرگزاران بین‌المللی بسته‌بندی IPPO (International Packaging Press Organization) member

بیشتر بخوانید . . .