ایدهبازار زیستبومی دانشبنیان است که با نگرشی نوآورانه و خلاقانه و مطالعه بهروزترین و کارآمدترین روشهای توسعه کارآفرینی و افزایش ثروت ملی و سرمایههای اجتماعی سعی در ارائه و اجرای روشهای بومی شده موثر در کشور دارد. حوزه فعالیت ایدهبازار شامل برگزاری رویداد جهت شناسایی ایدهها و ایدهپردازان برتر و هدایت ایدههای برگزیده به دفتر سرمایهگذاران این زیستبوم است. به طور کلی رویدادهای ایدهبازار در قالب عناوین متنوعی مانند رویداد ایدهبازار، ایدهبازار تخصصی، ایدهبازار علمی-تخیلی، رویداد ایده و… برگزار میگردد. این شیوه برگزاری کاملاً مطابق با نیاز روز کشور در بخشهای مختلف مانند کشاورزی، هنر، صنعت، محیط زیست و … میباشد.
نوشته بالا از سایت اینترنتی “ایدهبازار” برداشته شده است. اما منظور من از جدی گرفتن ایدهبازار، آن سایت اینترنتی یا حتی گروه گردانندگان آن نیست. آن چه در پشت این حرکت دیده شده اهمیت زیادی دارد. حرکت در این مسیر میتواند شکل توسعه را تغییر دهد. هدف نهایی که توسعه کشور و به بار نشستن استعدادها و بکار گرفتن ایدههای نوین و یا هر موضوع مهم و عالی دیگر که باشد چیزی نیست که پیش از این بیان نشده باشد. آن چه مهم است روش رسیدن به آن است.
توجه به ایدهها، برای رشد و شکوفایی در کشور نکات مهم و استراتژیکی در خود دارد که تلاش میکنم در حد توان و فهم خودم آن را این جا بنویسم.
وقتی شما از خرید ایده صحبت میکنید یعنی به یک مسیر صحیح و تجربه شده برای توسعه و تربیت صنعت و خدمات اشاره میکنید که دو وجه مهم دارد. این دو وجه بر یکدیگر تقدمی ندارند و ارزش هر دو به یک اندازه است.
یک وجه به خریدار ایده برمیگردد. کسی که سرمایه را دارد و احتمالا تکلیف خود در بازار را دانسته و به دنبال توسعه کسب و کار خود است. من به طور عمد به صاحبان سرمایه که میخواهند کاری را آغاز کنند اشاره نکردم. زیرا موفقیت ایشان تضمین نشده است. اصل موضوع همین است. یعنی کسی لازم است که پیش از این توانایی خود در راهاندازی و گرداندن کسب و کار را نشان داده باشد. اگر جز این باشد ایده در خطر نابودی و بدنامی قرار میگیرد. ضمن این که فقط کسانی که به چالشهای کسب و کار آشنا هستند قدرت تجزیه و تحلیل بازدهی یک ایده را از دیدگاه اقتصادی دارند.
حقیقت این است که بزرگترین نامهای تجاری دنیا در واقع بزرگترین خریداران ایده هستند. گاهی امتیاز یک ایده را میخرند. گاهی ایده و ایدهپرداز را به استخدام خود در میآورند و گاهی سازمان خود را جوری بنا گذاشته و پیش میبرند که ایدهها را در درون خود شکوفا کند. آنها مدیران و کارمندانی را استخدام میکنند که قدرت ایدهپردازی داشته باشند. یعنی ایده قبل از تولید آن خریده میشود. ما هم نیاز به چنین سازمانها و چنین مدیرانی داریم.
وجه دیگر کار به صاحب ایده مربوط است. کسی که انتظار دارد صاحبان سرمایه به ایدهاش توجه کرده و آن را بخرند.
نکته مهمی توسط گردانندگان ایدهبازار مطرح میشود. این که صاحبان ایده نباید به دنبال آغاز یک کسب و کار با محوریت ایده خود باشند. بلکه باید به دنبال فروش خود به صاحبان صنایع مرتبط باشند. در واقع این کار عملیتر است و امکان به بار نشستن ایده را افزایش میدهد. این مدلی است که صدها سال است جواب داده و تمام جوامع توسعه یافته بر اساس همین رویکرد پیش رفتهاند.
صاحب ایده باید بداند که برای اجرا شدن ایده خود نیاز به شریک توانمندی دارد و اگر آن شریک نباشد ایده عینیت پیدا نمیکند. کمدها و کتابخانه بسیاری از پژوهشگران پر از پژوهشهایی است که قدرت تجاری شدن را دارد اما اسیر رویاپردازی صاحبان آن شده و محکوم به حبس در دفترها و فایلها شدهاند.
بسیاری از ایدهپردازانی که پیش از این هیچ کسب و کاری را راهاندازی نکردهاند در باره صاحبان سرمایه و بنگاهها دچار سوء تفاهم هستند. آنها باید بپذیرند که ایده آنها ممکن است تنها بخشی از تولید یا خدمات یک بنگاه باشد و ایشان ممکن است با ایده خود نتوانند یک بنگاه تولیدی را تصاحب کنند و یا بازیگر اصلی باشند.
سالهاست که موفقیت اقتصادی عامل اصلی قدرت شده و علم و فرهنگ و سیاست در خدمت آن قرار گرفته است. ایدهپردازان باید این واقعیت را جدی گرفته و به فکر تجاری کردن ایدههای اقتصادی خود از راه تعامل با قدرتهای اقتصادی سالم باشند.
در این میان انتظاری که از توانمندان اقتصاد و کسب و کار میرود این است که ساز و کار صحیح و عادلانهای برای خرید و بکارگیری ایدههای جدید طراحی کنند. و فراموش نکنند که ایدههای جدید هم ممکن است مانند بسیاری از فراز و نشیبهای کار و زندگی که در گذشته هر کس وجود داشته نتایج متفاوت داشته باشند و الزاما هر رویکرد توسعهای صددرصد موفقیتآمیز نیست.
اما آن رویکرد اصلی که در حال حاضر احتمال موفقیت بالایی دارد همانا اصل توجه به ایده و رونق خرید و فروش ایدهها است. این یک نگاه توسعهای است. در حال حاضر که بزرگترین چالشهای کشور چالشهای مالی و اقتصادی است رویکرد ایجاد بنگاهها میتواند موجب هدر رفتن منابع شود. پس باید ساز و کار را بر اساس نگاه توسعهای بنا گذاریم نه نگاه ایجادی.
صاحبان ایده هم باید دست از نگاه ایجادی بردارند و با رویکرد توسعهای به دنبال بازاریابی و فروش ایدههای کاربردی خود به بخش صنعت و خدمات باشند.
قرار است متولیان ایدهبازار در سراسر کشور بستر مناسب برای این کار را فراهم کنند. اما نباید منتظر ماند و بهتر است هر جا و هر زمان هر گروه از ایدهپردازان با هر رسانه ممکن به معرفی قانونمند و هوشمندانه ایدههای خود بپردازند. بدیهی است ساز و کارهایی مانند جشنوارهها و رسانههای دارای مجوز (مانند نشریات) بسترهای امنتری برای معرفی ایدهها هستند زیرا از امکان ثبت اسنادی ایدهها در زمان مشخص برخوردارند.