1- موقعیت برند خود را تعیین کنید:
درمورد شرکت، برند و ارزشهای اصلی خود اطلاعات بیشتری کسب کنید.سوالات مشکل را بارها و بارها از خود بپرسید و شعور مصرفکنندگان امروز را دست کم نگیرید. آیا دارید به مصرفکنندگان ارزش منحصر به فردی را پیشنهاد میکنید؟ مزیت اصلی محصول و فواید آن برای سبک زندگی چیست و افزایش سودآوری آن چگونه است؟ به یاد داشته باشید که معمولا جلب توجه، مهمترین هدف برای یک برند جدید یا در حال توسعه است.
2- فضای رقابت را بررسی کنید:
در گروههای هم هدف، متمایز باشید. به خرده فروشیهایی که بسته در آن قرار خواهد گرفت بروید و این سوالات را از دید برند بپرسید:
• من که هستم؟ آیا نشاندهنده چیز مشخصی میباشم؟ آیا قابل اعتماد هستم؟
• چه امکان ویژه ای فراهم میکنم؟ در میان رقبایم چه جایگاهی دارم؟
• چرا باید مرا بخرند؟ چه ارزش افزودهای ایجاد میکنم؟
• چگونه میتوانم با مصرفکنندگان ارتباط عاطفی برقرار کنم؟ از چه نشانههای میتوانم استفاده کنم؟
3- اطلاعات را در یک سلسله مراتب قرار دهید:
سازماندهی اطلاعات، یک عنصر مهم در طراحی نمای جلوی بسته است. سلسله مراتب اطلاعات میتواند به صورت : 1) برند، 2) محصول، 3) انواع، 4) مزایا باشد.
همه پیامهایی که میخواهید به مخاطب منتقل کنید را تجزیه و تحلیل نمایید و آنها را به ترتیب اهمیت مشخص کنید.
البته این کار لزوما به این معنا نیست که از بالا تا پایین بسته، همه این اطلاعات را قرار دهید اما این طبقه بندی اطلاعات نقطه شروع خوبی است. داشتن یک سلسله مراتب از اطلاعات سازگار و منظم در میان انواع مختلف محصولات به مشتری کمک میکند تا نوع محصول مورد نظر خود را بیابد و تجربهای رضایتبخش در این رابطه داشته باشد. صرفهجویی در وقت برای خرید یک محصول همیشه باید یک اولویت باشد.
4- قهرمان سازی کنید:
آیا شخصیت برند شما به اندازه کافی و به خودی خود قوی و محکم است؟ مهمترین ایدهها برای ارتباط بهتر مصرفکنندگان با محصول خود را مشخص کنید.
اگر قصد دارید چیزی بدست آورید، آن چیز چیست؟ پیامهای ثانویه برند را با پیامهای اصلی همراستا کنید. اگر برند شما در نظر مصرفکننده قهرمان شود، روی لوگو یا شعار شما قفل میشود. اما مطمئن شوید که طولانی مدت به این شعار پایبند هستید. در غیر این صورت از گروه محصول مورد نظر طرد خواهید شد و طرح شما با شکست مواجه میشود. از اشکال، رنگها، تصاویر و عکسها هم میتوانید برای تقویت نقش قهرمان داستان برند خود استفاده کنید. مهمترین نکته در این رابطه این است که دفعه بعدی خریداران، شما را آسانتر پیدا خواهند کرد.
5- سادگی را حفظ کنید:
اغلب خلاصهگویی باعث ارتباطی بهتر و عاقلانهتر می شود. این خلاصهگویی باید هم به صورت بصری و هم شفاهی باشد. نشانههای بصری اصلی باید برای یک چشم با دید معمولی قابل مشاهده و قابل تحمل باشد. طراحی موفقیت آمیز بسته اغلب یک تمرین محدود کردن است.
پیامهای اضافی را از نمای جلوی بسته حذف کنید. ادعاها و وعدههای بازاریابی و بازدهی را محدود کنید. ذکر بیش از دو یا سه مورد، دارای امتیاز منفی است. در واقع ذکر مزایای بیش از حد در مورد برند، موجب میشود که علاقه مصرفکننده کاهش یابد.
به یاد داشته باشید که بیشتر بستهها، پنلهای ثانویهای برای ارائه اطلاعات بیشتر دارند و در صورتی که خریداران بخواهند بیشتر در مورد محصول یاد بگیرند، نگاهی به آن میاندازند. بهتر است شما هم درطراحی بسته، این امکان را فراهم کنید. اما اگر پنلهای ثانویه را در نظر نمیگیرید، بهتر است یک برچسب برای محصول لحاظ کنید تا داستان برند خود را عمیقتر بیان کنید.
6- توقعات ذینفعان را مدیریت کنید:
ممکن است برخی سهامداران توقع داشته باشند که تمام یا بخشی از اطلاعات بازاریابی آنها را در نمای جلوی بسته قرار دهید. یک فرآیند تکرارپذیر طراحی را برای مواجهه با مخالفان مدنظر داشته باشید.
فرآیند را با چک پوینت و شفافسازی مورد بررسی مجدد قرار دهید و روند پیشرفت را به کمک امکانات بصری نشان دهید. توضیح دهید که چگونه فرآیند در حال توسعه و یا محدود شدن است و هر کس قبل از شروع، در فرآیند ثبت نام کند. به سرعت سه تا پنج گزینه را توسعه دهید تا بتوانید با زبان مشترکی در مورد اهداف صحبت کنید. قبل از شروع طراحی، سوالات و پیشنهاداتی که بتواند ذینفعان را با شما همراستا کند در ذهن و یا روی کاغذ داشته باشید.
7- به صورت بصری یک ارتباط ارزشمند ایجاد کنید:
البته داشتن یک دید شفاف از محصول، اغلب ایده خوبی است. مصرفکنندگان میخواهند تائیدی از لحاظ بصری برای انتخابهای خود داشته باشند.
علاوه بر این، میتوانید مواردی را از طریق شکلها، طراحی، گرافیک و رنگهای غیرمعمول بیان کنید. در این رابطه از عناصری استفاده کنید که بهترین ویژگیها، احساسات و ارتباطات عاطفی و بهترین بافتها را در اختیار شما قرار میدهند.
احساس ارتباط با یک مکان را ایجاد کنید. پیشنهاد میشود از امکانات گرافیکی در این رابطه استفاده کنید. سبک زندگی را مدنظر داشته باشید. مصرفکنندگان امروز بر اساس میزان ارزش برند در بهبود سبک زندگی، در مورد محصول قضاوت میکنند. یک دلیل قابل باور ارائه دهید که قابلیت فروش محصول را افزایش دهد.
8- به قوانین خاص هر گروه توجه کنید:
هر گروه خردهفروشی، قوانین خاص خود را دارد. برخی از آنها به روش مذهبی قابل پیگیری هستند.
اهمیت برخی از آنها در این است که با مخالفت کنوانسیون، برند تازه وارد ممکن است طرد شود. با این حال، در مورد محصولات غذایی، خود محصول به تنهایی باید همیشه موفق و قهرمان باشد. بنابراین برای تولید و چاپ تصویر واقعگرایانه از پیشنهادات ایده آل در این زمینه پول خرج کنید. برعکس، برای محصولات دارویی، برند و ویژگیهای فیزیکی محصول میتواند یک عامل ثانویه و گاهی حتی غیر ضروری باشد.
نیازی نیست لوگوی برند روی نمای جلوی بسته آورده شود. در عوض، بر روی نام محصول و آنچه که انجام میدهد تأکید میشود. با این حال توصیه میشود در مورد هر گروهی از محصولات، تا حد امکان شلوغی کمتری در نمای جلوی بسته وجود داشته باشد.
9- قابلیت جستجو و قابلیت اطمینان را فراموش نکنید:
یاد بگیرید که مشتریان چطور محصولات گروه خاصی که شما جزو آن هستید را خریداری میکنند. مطمئن شوید که از قالب یا سلسله مراتب اطلاعات استفاده میکنید.
به یاد داشته باشید که از نظر شناختی و روانشناسی، رنگها بیش از هر عامل دیگری جلب توجه میکنند. پس از آن، شکلهای بکار گرفته شده به چشم میآیند. کلمات مهم هستند اما بیشتر نقش حمایتکننده را در این رابطه بازی میکنند. واژهها و تایپوگرافی تقویتکننده هستند اما به تنهایی منجر به ارتباطات سطح بالای برند نمیشوند.
دراستراتژی پایهای برند و یا در ایجاد عنصر مسدودکننده (blocking) فروشگاهها، قابلیت سهولت یافتن (Findability) باعث جذب خریداران میشود. قابلیت خرید (Shopability) نیز مربوط به سیستمی مشتمل بر رنگها، شکلها، مواد و سلسله مراتب اطلاعات نمای جلوی بسته است که خریداران جدید و قدیمی را در پیدا کردن نوع و محصول خاص مورد نظرشان راهنمایی میکند.
اگر چندین خط نوشته در مورد برند شما وجود دارد، استراتژی خوب/ بهتر/ بهترین را در نظر بگیرید که هر گزاره، ارزش را به وضوح و به صورت مختصر نشان میدهد. به عنوان مثال، در یک خط نوشته، نقاط قوت محصولات مختلف میتواند به صورت مشخص و قوی (strengths) و یا با اشباع نسبی رنگ مشخص شود.
10- برای توسعه برند در آینده برنامهریزی کنید:
برندی که به اندازه کافی برای توسعه در سایر گروهها انعطاف پذیر است، دارای هویت برندی است که مالک آن است. بعلاوه، یک پلت فرم موفق برند، میتواند از طریق اضافه کردن انواع محصول و یا خطوط تولید، برای توسعه در سایر گروهها اقدام کند و یا حتی خارج از گروه اصلی رشد نماید.
بنابراین طراحی نمای جلوی بسته باید با محصولات جدید و دستههای جدید تطابق داشته باشد. طیف گستردهای از محصولات و توسعهها را تصور کنید. مطمئن شوید که آنها میتوانند با هم کار کنند و بعنوان یک برند، متحد شدهاند اما هر کدام از آنها نیز به تنهایی و بعنوان یک پیشنهاد جداگانه قابل درک هستند.
حتی برای طراحی مجدد خط تولید محصول خود برنامهریزی کنید. از طریق ایجاد پلت فرمی که انعطافپذیر و قابل توسعه نیست، مانع رشد تجاری برند خود نشوید.