در حالی که پروتکل خدمات اطلاعاتی کد الکترونیک محصول (EPCIS) GS1 نحوه انتقال دادههای سریالگذاری را بین شرکای تجاری استانداردسازی میکند، چنین استانداردی برای ارتباط بین شیوه سریالگذاری درونی و سیستم اجرای تولیدی (MES)، برنامهریزی منابع سازمان (ERP) مثل ماژولهای SAP وERP که مدیریت شماره سریال را برعهده دارند (مثل Aii در مورد SAP) وجود ندارد. و مشکل همین جاست.
قراردادن عمده تمرکز بر آزمایش مدیریت شماره سریال-گرفتن شمارهها از زیرساخت شناسایی اتوماتیک SAP (Aii)، اعمال آنها روی بستهها و پس فرستادن اطلاعات راهاندازی برای شرکتهایی که در دو تا سه سال قبل تستهای پایلوت انجام دادهاند موضوع غیررایجی نیست. اما اکنون سریالگذاری به یک دغدغه “واقعی” در علوم زیستی بدل شده، و این حقیقت آشکار میشود که باید سریالگذاری را در تمامی پلتفرمهای تجاری بزرگ به شکلی اتوماتیک و نه دستی گنجاند. بسیاری از کارکنان IT سعی دارند بفهمند سیستمهای تولیدی و سازمانی چطور برای خود شماره سریال، مسئله سریالگذاری را حل میکنند. در مورد بسیاری از تصمیمات زیرساختی (ساختار فایل، پلتفرم و چگونگی حرکت دادهها) باید جلوتر از زمان فکر کرد، نه در زمان وقوع.
یکپارچه سازی در سازمان
همان طور که در بالا گفته شد، شرکتها به طور معمول بر یکپارچهسازی با زیرساخت شناسایی اتوماتیک SAP (Aii) یا مدیر سریالگذاری و جدول اوراکل (OPSM)، یا اجزای معادل مدیریت شماره سریال سیستم ERP تمرکز کرده اند. این تنها یک بخش از پازل یکپارچهسازی و تنها بخشی است که مردم به طور معمول در طی تست پایلوت بر آن تمرکز میکنند.
اما یکپارچهسازی سریالگذاری چیزی بیش از مدیریت شماره سریال است. برای ایجاد دستورالعملهایی برای شیوه سریالگذاری، باید دادههای اصلی فراوانی که هیچ ربطی به خود سریالگذاری ندارند (مثلا، اطلاعات GTIN و اطلاعات اقلام بستهبندی، شماره بستهچندتایی، شماره جعبه، شماره پالت و فرمتهای متغیر برای فایلهای برچسب) را به عنوان بخشی از دستورالعمل وارد شیوه سریالگذاری کرد. این دادهها در سیستمهای سازمانی وجود دارند. فهمیدن این که چطور این دادهها در شیوه سریالگذاری راه مییابند، کلید ماجراست.
در طی تست پایلوت، ورود دستی این نوع اطلاعات به داخل سیستم سریالگذاری موضوع رایجی است. اما هنگامی که شما 15 یا 50 خط بستهبندی دارید، فرآیند دستی قابلقبول نیست. بسیاری شرکتها در حال درنظر گرفتن رکوردهای دستهای الکترونیک (EBR) به عنوان بخشی از پروژه سریالگذاری خود هستند تا این موضوع را حل کنند.
در سطح تولیدکننده، سوال مهم این است که چطور میتوان ترتیب محصول را در داخل سیستم سریالگذاری واردکرد. دستهها چطور شروع شده و چطور پایان مییابند؟ این کار چطور دستیابی به سیستم ERP را با سیستم سریالگذاری امکانپذیر میکند تا به دادههای اصلی مواد را دست یابد؟
چون این یکپارچهسازیها برای هر شرکت بسته به آمیزهی پلتفرمهای تولید و ERP متفاوت هستند، شیوه سریالگذاری باید قابل ترکیببندی باشد تا راهی برای اتصال این سیستمها فراهم کند که قابل اعتباردهی باشد.
یک برنامه سریالگذاری مناسب خیلی فراتر از خط بستهبندی بوده، و تا خود سازمان و کل زنجیره عرضه گسترده میشود.