“سادهلوحانه است اگر بگوئیم کشورهای کمتر توسعهیافتهزمین کافی برای تولید غذا در اختیار ندارند، هر چند در برخی موارد واقعاً چنین است. مطالعات سازمان ملل نشان میدهد که بیشتر کشورهائی که در آنها گرسنگی وجود دارد در واقع غذای کافی برای جمعیت خود را تولید میکنند. ولی با نبود وسایل مناسب برای نگهداری، حفاظت و حمل و نقل، تا حدود ۵۰ درصد غذای تولید شدههیچ گاه به دست مصرفکنندگان نمیرسد.”
“در چنین وضعیتی غذا از حد طول عمر طبیعی بیولوژیکی خود فراتر میرود، فاسد میشود، از بین میرود و یا مورد حمله حشرات و سایر عواملخورندهقرار میگیرد، در باران نم میکشد، از دست میرود و به صدها دلیل دیگر که با روشهای بستهبندی مستحکم قابل پیشگیری است مورد مصرف قرار نمیگیرد.”
“علاوه بر این، در یک اقتصاد ضعیف که هر گونه تلفاتی در آن زیانآور است، هیچ صنعتی نیز برای بازیافت محصولات تلف شده وجود ندارد.”
آن چه در بالا آمد گوشهای از دیدگاههای متخصصان بستهبندی کشورهای پیشرفتهنسبت به اقتصاد و تولید کشورهای در حال توسعه است. این جملات را پروفسور والتر سورکا مشاور بستهبندی سازمان ملل متحد و تئوریسین بستهبندی در آمریکای شمالی در کتاب و دروس دانشگاهی خود گفتهاست.
وی و همکاران او در سازمان ملل، به صراحت نظام مدیریت کشورهای کمتر توسعه یافتهرا مسئول مستقیم حیف و میلو تلف شدن نعمتهای خدادادی میدانند. آن چه ایشان میگویند به نوعی تعالیم دینی و فرهنگی خودمان است:
شکر نعمت، نعمتت افزون کند،کفر نعمت از کفت بیرون کند
شکر نعمت در واقع همان پاسداری از نعمت و استفاده صحیح از آن است. قرنها است که بستهبندی وظیفه حفاظت از چیزهای ارزشمند را عهدهدار بوده است. اما این ابزار زمانی کارآیی دارد که اصولا چیزی از نظر انسان ارزشمند باشد.
به نظر میآید وفور نعمت و فراوانی محصول چشم ما را بر روی ضایعات محصولات کشاورزی بستهاست. قحطی فقط کمبود نیست. وقتی کالایی آن قدر گران باشد که نتوانیم آن را بخریم یا به اندازه نیازمان نخریم برای ما که از خرید آن کالا ناتوان هستیم چه فرقی میکند که اصولا آن کالا وجود دارد یا نه. ضایعات محصولات کشاورزی باعث افزایش قیمت تمامشده محصولات سالم میشود و دست عدهای از مردم از آن محصولات کوتاه. از طرفی کشور هنوز در زمینه صنایعی که ضایعات را به محصولات قابل استفاده در صنایع تبدیل کند ضعف دارد.
مسئولان و متخصصان کشاورزی بیشتر میلدارند کیفیت محصولات کشاورزی را در زمان کاشت، داشت و برداشت تضمین کنند. در حالی که تولیدکنندگان میوههای تابستانی یا گوجهفرنگی و یا توتفرنگی بخوبی میدانند که تمام آن چه ایشان در آن سه مرحله (کاشت، داشت، برداشت) رشتهاند، هنگام حمل و نقل پنبه میشود. سایر محصولات نیز با نسبتهای مختلف همین شرایط را دارند.
بخش مهمی از این مشکل به وسیله بستهبندی حل میشود. متاسفانه از آن جا که دانش بستهبندی به طور صحیح بین مردم و مسئولان توزیع نشده بسیاری از زیرساختهایی که توسط بستهبندی قابل اجرا است، یا مورد توجه قرار نمیگیرد یا دچار کجسلیقگی و سوء مدیریت میشود. این مشکل به طور مشخص از سوی ادارات و سازمانهایی بروز میکند که مدیران و کارشناسان مدعی بستهبندی دارند. در واقع همین موضوع باعث عمیق نبودن زیرساختهای مربوط به بستهبندی شده است. بسیاری از مسئولان و متخصصان دولتی از بستهبندی در حد “بسته مصرفکننده” شناخت دارند و دغدغه بسیاری از ایشان مسئله بستهبندی زعفران ایرانی در اسپانیا است! در حالی که همه مردم معمولا ابتدا به تربیت و رشد سالم فرزند خود فکر میکنند تا بهای او را در جامعه بالاتر ببرند.
سالم رساندن کالاها به مقصد جزء زیرساختهااست و موجب تقویت تولید و اقتصاد میشود. این مهم نتیجه یک همکاری فوق تخصصی بین متخصصان دو صنعت بستهبندی و حمل و نقل است. این یعنی زنجیره تامین.

کفشهایم کو؟
متنی که در ادامه میآید به عنوان سرمقاله شماره ۱۰۳ ماهنامه صنعت بستهبندی به چاپ رسیده است