به دنبال متخصصان

متني که در ادامه مي‌آيد به عنوان سرمقاله شماره‌ 108 ماهنامه صنعت بسته‌بندي به چاپ رسيده است

آيا انسانها خوبي‌ها را براحتي مي‌پذيرند؟
آيا مردم هر چيز خوبي را در ابتداي امر بسرعت و براحتي پذيرفته‌اند؟
آيا ما تاکنون در مقابل تغيير مقاومت نکرده‌ايم؟
آيا همه خوبي‌هايي را که اکنون در خود داريم از ابتدا داشته‌ايم يا بسياري از آنها معلمان و بزرگترهاي ما بزور و با انواع روشهاي تربيتي به ما آموخته‌اند؟
آيا ادب و نزاکت و آداب خوردن و نشستن و برخاستن و امثال اينها را ما با ميل‌و اشتياق فرا گرفته‌و انجام داديم يا اين که در بسياري از اوقات دوست داشته‌ايم که همان کودک باقي بمانيم و بزرگتر نشويم؟
متاسفانه رشد بسياري از ما پس از آن که اختيار امور خود را به دست مي‌گيريم متوقف شده و به نام شکل دادن به شخصيت خود در واقع در يک محل درجا زده، زير پاي خود را گِل کرده و مَلات کبر خود را ورز مي‌دهيم.
بسياري از ما با چند موفقيت کوچک در بازار کار يا مدرسه خود را بي‌نياز از بيشتر دانستن مي‌بينيم و دايره ادراک ما به افراد کمتر و دانستني‌هاي کمتر محدود مي‌شود.
سر خود را درون کار خود مي‌بريم، در عمق خود غوطه‌ور مي‌شويم و اين را نشانه‌اي از تخصص بالا و خبرگي خود مي‌دانيم.
وقت کم مي‌آوريم، فرصتها‌را از دست مي‌دهيم، در جايي که خودمان بايد حضور پيدا کنيم ديگران را مي‌فرستيم و خيلي زودتر از وقتش به خودباوري مي‌رسيم.
بسياري از ما خود را متخصص مي‌دانيم اما نمي‌توانيم کار خود را بدرستي براي ديگران توضيح دهيم. براي کار خود نمي‌توانيم قيمت حرفه‌اي بدهيم. برترين‌ها و کمترينهاي صنف خود را نمي‌شناسيم. استعدادها‌و کپي‌کارهاي واقعي صنف خود را نمي‌شناسيم. از استانداردهاي کاري حرفه خود اطلاع نداريم. از ديدن همکاران خود که مي‌توانند رقباي ما هم باشند طفره مي‌رويم. حرف يکديگر را گوش نمي‌دهيم.
بسياري از ما بگونه‌اي خود را متخصص مي‌دانيم که خود را مرکز مي‌بينيم و براي درک دنياي پيرامون خود ناچار هستيم دور خود بچرخيم. که البته‌اين کار اطلاعات مناسبي به ما نمي‌دهد. خود و فضاي اطراف خود را از بالا نگاه نمي‌کنيم تا بفهميم اصولا در کجاي دنيا قرار داشته‌و به چه کاري مشغول هستيم. و موضع ديگران نسبت به ما چيست.
مـاهـنامه صنعت بسته‌بندي از ابتداي موج سوم فعاليت خود که مبتني بر شـنـاسـايـي و مـعـرفـي مـتخصصان بسته‌بندي بود در واقع در کنار جست و جوي متخصصان به تربيت ايشان نيز مشغول شد.
اشتباه نکنيم. منظور از تربيت، نه تربيت نيروي کار متخصص بلکه تربيت استاد و معلم است. صنعت بسته‌بندي کشور اکنون در مرحله‌اي از رشد است که نياز به شناساندن خود دارد.
تـا کـي بـايد بنشينيم و ببينيم هر کس که لابي‌هاي بهتري دارد (بسياري از مسئولان دولتي) بيايد به جاي متخصصان و کارکشته‌ها در رسانه‌هاي عمومي‌ از بسته‌بندي صحبت کند البته‌ چه صحبتي؟ حديث تکراري وضعيت تجارت زعفران و ايـن کـه مـا هـشـتاد درصد زعفران دنيا را توليد مي‌کنيم و اسپانيا همه آنها را در بسته‌بندي‌هاي خود به دنيا عرضه مي‌کند! و يا اپيدمي‌خطرناک تجارت ظروف گياهي غيراستاندارد تحت پوشش نگراني از منومرهاي آزاد شده ظروف پلاستيکي و حفظ محيط زيست.! و يا تکه کلام تکراري همه وزراي کشاورزي دهه‌هاي اخير که سي درصد ضايعات محصولات کشاورزي حين حمل و نقل داريم.
تحت تاثير همين افاضات عاريه‌اي پيشنهاد مي‌دهند، بخشنامه صادر مي‌کنند، بودجه تصويب مي‌کنند، و صدالبته‌ که آن را مصرف هم مي‌کنند. مصاحبه مي‌کنند، سابقه براي خود درست مي‌کنند و کم‌کم يک روز مي‌بينيم صنعت بسته‌بندي کشور مديون ايشان است و ايشان بزرگان اين صنعت هستند.
خبـرگـان و متخصصـان بستـه‌بنـدي همـان طـور کـه احتمـالا بـراي خـانواده خود(همسر و فرزندان) وقت مي‌گذارند بايد براي فاميل‌کاري خود نيز وقت بگذارند. چه طور است که بسياري از ما با وجود آن که مي‌دانيم در فلان مجلس فاميلي ممکن است کسي را ببينيم که از او خوشمان نمي‌آيد بنا به مصلحت خويشاوندي به آن مجلس مي‌رويم اما در مجالس تخصصي که مي‌تواند زير پاي ما را محکمتر کرده و حرفه‌اي را که بدان اشتغال داريم براي نسلهاي بعدي ما نگه دارد حضور پيدا نمي‌کنيم يا نماينده مي‌فرستيم.
روي صحبت من با همکارانم يعني متخصصان بسته‌بندي است. کساني که امروز به آن سطح از خبرگي و تجربه رسيده‌اند که در کنار يکديگر نشسته‌و سمت وسوي اين صنعت را سر وسامان دهند. آن چيز خوبي که به آن عادت نداريم و براحتي آن را نمي پذيريم همانا در کنار يکديگر نشستن، به حرف يکديگر گوش سپردن و واقع‌بيني است.
متاسفم از اين که بگويم هنوز در اين راه تربيت نشده‌ايم. چون در اين راه هنوز کودک هستيم ديگران براي ما تصميم مي‌گيرند. چون نمي‌توانيم حتي براي يک چاي خوردن دور هم جمع شويم ديگران براحتي آب خوردن از طرف ما صحبت کرده و امتيازاتي را که متعلق به ماست از آن خود مي‌کنند.
بايد کمي بزرگتر شويم. از ذوق‌زدگي موفقيتهاي انفرادي خود گذشته و به موفقيتهاي گروهي فکر کنيم.
خوب است متخصصان بسته‌بندي در ايران گاهي دور هم جمع شوند و از اوضاع زمانه و کار خود با يکديگر بگويند. از حال يکديگر با خبر شوند. مشاغل ديگر اين صنعت بزرگ را بشناسند و با بزرگان آنها آشنا شوند. ببينند در کدام موضوعات داراي اتفاق نظر هستند و در کدام موضوعات در مقابل يکديگر قرار گرفته‌اند.
آيـا شـان متخصصان بسته‌بندي ايران هنوز آن قدر بالا نرفته‌ که براي خود گـردهمـايـي داشتـه‌بـاشنـد؟ آيـا استعـدادهـاي خلاق ‌‌و انـديشـه‌هاي پيشرويي که توانايي‌هاي خود را در صنعت بسته‌بندي به کار گرفته‌اند همواره بايد تحت عناوين عجيب و غريبي که اداره ثبت شرکتها‌تصويب مي‌کند شناخته‌شوند.
من در اين راه به دنبال شناختن و شناساندن مغرهاي تواناي صنعت بسته‌بندي کشور هستم. آنهايي که در آينده وقتي از کار بازنشسته‌مي‌شوند مسئوليت تربيت هزازان متخصص ديگر را بايد بر عهده بگيرند و راهبر استراتژيک اين صنعت باشند.

سردبیر پایگاه خبری پیام صنعت بسته‌بندی عضو سازمان خبرگزاران بین‌المللی بسته‌بندی IPPO (International Packaging Press Organization) member

بیشتر بخوانید . . .