بستهبندی بدون توقف و با سرعتی زیاد به پیش میرود. کشور در حال جبران عقبماندگیهای خود در زمینه بستهبندی است. در عرصه توليد مواد و لوازم بستهبندي، بخش پلاستیک به دلیل وجود نفت و پتروشیمی و تخصصهای مرتبط با آن در کشور این شانس را دارد که کمترین فاصله را با پیشرفتهای جهانی داشته باشد. بخش تولید و تبدیل فیلمهای پلیمری به دلیل این که از فنآوری وارداتی استفاده میکند در پیشانی پیشرفت قرار دارد و سالانه چند محصول جدید تولید داخل را وارد بازار بستهبندی میکند. توسعه در این بخش روی شاخههای مرتبط از جمله چاپ و مواد جانبی نیز اثر داشته طوری که سرمایهگذاری بر روی چاپ لفاف بستهبندی نیز همچنان در جریان است.
بقیه بخشهای صنعت بستهبندی به نسبت وابستگی فنآوری پايه آن به خارج از کشور در پلههای بعد قرار میگیرند. صنعت کارتن به دلیل توقف نسبی فنآوریهای آن در کل جهان کمترین نوآوری را شاهد است. در ایران نیز صنعت کارتن از کمترین تحول و رشد کیفی برخوردار است. با این حال اگر تیم جدید شرکت کاغذ پارس بتواند کاغذ فلوتینگ مرغوب خود را با قیمتی بازارپسند و رقابتی در اختیار ورقسازان قرار دهد و این کار بدون افت کیفیت ادامه پیدا کند شاهد رشد کیفی صنعت کارتن در کشور خواهیم بود. اگر چنین شود احتمال پیشرفت در بخش زنجیره تامین و صادرات کالاهای ایرانی افزایش یافته و از طرفی دیگر صنایع پاییندست کارتن مانند کاغذ و مقواهای بازیافتی هم به دليل بالا رفتن کيفيت آخال حاصل از کارتنهاي مصرفي از اين رشد کیفیت بینصیب نخواهند بود.
اما در عرصه ساخت تجهيزات ميتوان گفت بخش ماشينسازي بستهبندي نهتنها هنوز کاملا از شوک افزايش قيمت ارز که چند سال پيش ايجاد شد و روياهاي صنعت بستهبندي درباره اتوماسيون و استانداردسازي مدرن را به هم ريخت بيرون نيامده بلکه بايد خود را آماده شوک جديدي به نام واردات تجهيزات با فنآوريهاي بالا آماده کند. به هر حال سطوح مختلف صنعت و تجارت در پي اين هستند که به محض خروج از تحريمها (اگر اتفاق افتد) بسرعت فاصله ايجاد شده در بخش فناوري را پر کنند. در اين راستا کشور شاهد ورود خطوط صنعتي اروپايي و آمريکايي (و کرهاي و ژاپني) با سرمايههاي داخلي و خارجي خواهد بود.
پس ميتوان گفت فنآوري بستهبندي در کشور هم شتاب خواهد گرفت اما با اين احتمال که نقش تجهيزات خارجي بيشتر خواهد بود.
نمايشگاهي که ابتداي خرداد 94 در زمينه صنايع غذايي و کشاورزي در پيش داريم بسيار مهم است و بايد با دقت رفتار کشورهاي خارجي را زير نظر قرار داد. ايشان از مدتي پيش ايران را با چشم ديگري مينگرند. بخشي از نکات و شواهد اين امر را در شماره قبل گفتم. (آن مردان ميآيند، آن مردان با امکانات ميآيند)
اما در اين جا لازم ميبينم به جريان خزنده ديگري نيز اشاره کنم.
چندی است که ديگر نگران توجیه بود و نبود بستهبندی نیستم. خوشبختانه امروز اکثر مردم و مسئولان بر اهمیت بستهبندی تاکید دارند. اما یک پدیده تا به پایان رشد خود برسد در هر مرحله با بحرانها و چالشهایی روبرو میشود. مانند انسان که هر مرحله از زندگی او تجربهای جدید و ناشناخته است.
بستهبندی که تا دیروز برای توجیه اهمیت آن باید از زمین و آسمان استدلال و شاهد میآوردیم امروز آن قدر مفسر و مبلغ پیدا کرده که حالا باید عدهای متخصص بیاوریم تا سینهچاکان و سخنرانان نوظهور آن را کنترل کنند. این مرحله از رشد و توسعه بستهبندی بسیار سختتر از مرحله پیشین است. پیش از این بحث بر سر اثبات موضوع بستهبندی یا اهمیت آن بود. چالش ما تبدیل پاسخهای منفی به مثبت بود. در واقع بیشتر بحثها بر سر چرایی بود نه چگونگی. امروز اما آدمهای گوناگون با تفسیرهای رنگارنگ از بستهبندی آمدهاند و با پول و رابطه و عناوین سیاسی بزرگ و دهان پرکن قصد دارند از این نمد مالیده شده برای خود کلاهی بسازند.
این عده کمترین مقالات و اخبار درباره بستهبندی را خواندهاند، حتی یک مورد پروژه بستهبندی در قالب طراحی، مشاوره، اجرا و یا حتی راهبرد ندارند اما امروز به نمایندگی از صنعت بستهبندی کشور حرفهای بزرگ میزنند و يا براي آن نسخه ميپيچند.
وقتی دست اندرکاران کوشای صنعت بستهبندی در کارگاهها و کارخانههای خود سرگرم فن و هنر و صنعت بودند عدهای که نه کارگاهی و نه دفتری و نه کارگری و نه اصلا پروژهای در دست داشتند از مشغوليت و درگيري خاکخوردههای بستهبندی استفاده کرده و با جمع کردن چند رفیق در داخل دولت، خود را متولی و نماینده این صنعت خوانده و امروز ميخواهند معرف همه استعدادها و تواناييهاي صنعت بستهبندی ما در جهان باشند.
اشکال کار اين جاست که اغلب اين افراد محترم ذاتا آدمهاي بدي نيستند اما لباسهايي که برميدارند براي ايشان مناسب نيست. اين کلام از سر نگراني است زيرا لباس اگر گشاد باشد به جز اين که ظاهر خوبي نخواهد داشت اجازه حرکت و راهرفتن صحيح را هم ميگيرد و انسان را به زمين ميزند. هم آبروي خودش را ميبرد هم آبروي خانواده و دوستان و همکارانش را.
اين بيشه اگر خالي به نظر ميرسد به دليل آن است که پلنگان بيشه زخمي و درگير درمان هستند اگر نه آن قدر جهانديده و جهانگير در صنعت بستهبندي کشور هست که نيازي به تازه رسيدگان هيجانزده نباشد.