شرايط جديد براي ماشين‌سازان

در میان مواد و ماشین‌آلات این ماشین‌آلات هستند که به دلیل پیچیدگی‌های ساخت و شاخص‌های کیفی متعددی که ناچار به رعایت آنها هستند دارای ارزش افزوده بالاتری نسبت به مواد می‌باشند. این قاعده در ایران نیز صدق می‌کند. ماشین‌آلات رکن اصلی صنعت هستند و آنها هستند که از ماده خام، محصولی ارائه می‌دهند که حاشیه سود آن بالاست.

بازار همچنان به نفع تکنولوژی پیش می‌رود و آنها که تکنولوژی را در دست داشته باشند ابتکار عمل در بازار صنعت را در اختیار دارند. از جمله مظاهر برجسته صاحبان تکنولوژی می‌توان به ماشین‌سازان اشاره کرد. البته معمولا تکنولوژی را باید در مراکز تحقیقاتی و دانشگاه‌ها جست و جو کرد. آن جاهایی که هر روز خبرهایی از نتایج تحقیقات خود و ارائه نوآوری‌ها دارند. اما جایی که یافته‌هایی علمی صورت واقع و کاربردی پیدا می‌کند و قابل خرید و فروش می‌شود همان کارخانه‌ها هستند که این نوآوری‌ها را در قالب مواد و ماشین‌آلات عرضه می‌کنند.
در میان مواد و ماشین‌آلات این ماشین‌آلات هستند که به دلیل پیچیدگی‌های ساخت و شاخص‌های کیفی متعددی که ناچار به رعایت آنها هستند دارای ارزش افزوده بالاتری نسبت به مواد می‌باشند. این قاعده در ایران نیز صدق می‌کند. ماشین‌آلات رکن اصلی صنعت هستند و آنها هستند که از ماده خام، محصولی ارائه می‌دهند که حاشیه سود آن بالاست.
ایرانیان مثل بسیاری از مردم جهان به کیفیت تجهیزاتی که استفاده می‌کنند اهمیت می‌دهند. از اتومبیل گرفته تا لوازم منزل و از پیچ‌گوشتی گرفته تا ماشین‌آلات پیچیده و بسیار گران‌قیمت صنعتی همه زیر ممیزی کیفیت و بازدهی هستند. در این میان معیار تشخیص کیفیت و راندمان بالا در بین مردم جهان تفاوت دارد. در ایران همچنان (بعد از سه و نیم دهه رویکرد انقلابی) هنوز یکی از شاخصه‌های عامیانه کیفیت، خارجی بودن است. یعنی بسیاری از ما با باور این که ایرانی نمی‌تواند کیفیت پایدار داشته یا پاسخگوی ساخته‌ها و تولیدات خود باشد همواره گرایش به محصول خارجی داریم. حتی آنان که خود پرچم تولید ملی را بالا برده‌اند و ساخته‌های خود را با افتخار و با هدف عمق دادن به باورهای ملی معرفی می‌کنند در بخش‌های دیگر از زندگی و کار خود گرایش به محصولات خارجی دارند.
در این جا بهتر است از واژه برند استفاده کنیم. زیرا تاثیر برند و رفتارهای مشتری‌محور یا بازارمحوری که در پشت آن نهفته است بیشتر از خارجی بودن یا نبودن آن می‌باشد. برندها به دلایل گوناگون ما را تحت تاثیر قرار داده‌اند و در ایران این برندهای خارجی هستند که با رعایت بعضی استانداردها (حتی استانداردهای ملی ایران) توانسته‌اند اعتماد مشتریان خود را به دست آورند. البته تبلیغات نقش بسیار مهمی در این راستا داشته است.
هنوز بدرستی بر من معلوم نیست که آیا این تحریم‌ها بود که کشور را در شرایط بد سال 90 تا اکنون قرار داد و یا افزایش قیمت دلار توسط دولت وقت که تا اکنون ادامه دارد. این پرسش به نظر ساده می‌آید و هر خواننده محترمی ممکن است پاسخی بدیهی برای آن داشته باشد. آن چه بتدریج از سمت دولت فعلی به گوش مردم می‌رسد چنین تصویر می‌کند که سررشته بسیاری از مسائل در اتاق دولت بوده است.
اما موضوع این نوشتار چیز دیگری است. شرایطی که پیش آمد با هر علتی و هر توجیهی که برای آن ارائه شده بود مردم را ناچار کرد به سمت تولیدات داخلی چرخش کنند و یا به دلیل نرخ بالای ارز، تولیدات خارجی را با قیمتی هنگفت به دست آورند. این شرایط در ابتدا برای تولیدکنندگان داخلی هم مشکلات زیادی ایجاد کرد. اما پس از گذشت مدتی و عادت کردن مردم به افزایش قیمتها و سکوت دولت در برابر فشاری که بر مردم وارد شد بتدریج و تا حدی پذیرش ساخته‌های داخلی برای مردم جا افتاد. اما این موضوع در بخش فن‌اوری مسیر سختی را پیمود و نمی‌توان گفت هیچ گاه شکل پایداری به خود گرفته باشد.
چند سال پیش وقتی با یکی از ماشین‌سازان داخلی در باره یک مشتری بزرگ دولتی صحبت می‌کردیم با تلخی گفت: ایشان به محض این که شرایط تحریم برداشته شود یا قیمت ارز پایین بیاید در خرید ماشین خارجی درنگ نخواهند کرد و اصلا ما را نخواهند دید. این سخن راست است.
بسیاری از واحدهای صنعتی بخش دولتی و خصوصی در بخش فن‌آوری نگاه به بیرون دارند. این امری عجیب یا گرایش به اجنبی نیست. باور این است که برندهای برتر جهان می‌توانند موفقیت ما را تضمین کنند. بخشی از این باور صحیح است و اصلا آن برندهای بزرگ میلیون‌ها و میلیاردها هزینه کرده‌اند که همین باور را ایجاد کنند. این در حالی است که بسیاری از کارآفرینان داخلی همچنان امور رسانه‌ای و تبلیغاتی را کاری بی‌فایده و یا تزییناتی می‌دانند و با افتخار و اعتماد به نفس در پی کم‌اهمیت جلوه دادن آن هستند.
نمونه‌ای از آن همین چند روز پیش رخ داد. ما با درک شرایطی که به سمت آن می‌رویم و با جمع‌بندی از همه آن چه که در صحنه روی داده، می‌دهد و خواهد داد به سمت جمعی از کارآفرینان مدعی در صنعت بسته‌بندی رفتیم تا در حالی که روی خوش خریداران آهسته آهسته (آن هم با شعف) در حال چرخیدن دوباره به سمت محصولات خارجی است، نمونه‌هایی از شعور تولیدکنندگان داخلی و توانایی‌های ایشان را در رسانه خود مطرح کنیم. نکته جالب در اولین قدم، نقش قوی و بی‌بدیل منشی‌ها در تصمیم‌گیری روابط با رسانه‌ها بود كه مصاحبه را با آگهي اشتباه گرفته و به جاي مديران خود پاسخ ارباب رسانه را مي‌دادند. در مجموع اوضاع دلسردکننده بود و بسیاری از این فعالان پیشرو یا حرفی برای گفتن نداشتند و یا اعتقادی به این گونه کارها. این در حالی است که همه آن برندهای خارجی که با تعدیل نرخ ارز، شرایط برای حضور چندباره‌شان در حال مهیا شدن است تشنه حرف زدن و ارتباط با جامعه صنفی خود هستند. اين رسم و راه كار موفق است.
نکته این جاست که آن چه به صورت عمومی از آن به عنوان بهبود اوضاع یاد می‌شود می‌تواند همان شرایطی باشد که به حضور برندهای خارجی قوت ببخشد. این در ذات خود چیز بدی نیست و فضای رقابتی خوبی به نفع مشتری ایجاد می‌کند. اما در این میان سهم تولید داخلی کاهش خواهد یافت. کافی است نگاهی به موج جدید آگهی‌های بازرگانی در سیمای جمهوری اسلامی ایران بیاندازیم. ایران نیاز دارد که فضای تعامل با جهان را هر چه بیشتر باز کند. تاثیر آن در آگهی‌های بازرگانی سیما به صورت پدیدار شدن تبلیغ کالاهای مصرفی خارجی دیده می‌شود.
بازگشت انبوهی از خودروسازان برتر جهان به ایران با تمام خوبی‌هایش اما برای قطعه‌سازان ایرانی نگرانی‌هایی را به همراه آورده است. اما خودروسازان کار خود را بهتر از سایر صنایع می‌دانند. بسیاری از توافق‌ها در چارچوب انتقال تکنولوژی به ایران است. البته این که این همه تکنولوژی که در طول سالها در بخش خودرو به ایران منتقل شده چه قدر استفاده بهینه شده و برای مردم چه سودهایی در بر داشته خود محل کنکاش و بررسی است. اما آیا سایر بخش‌های صنعت در ایران دارای چنین برنامه‌ای در برابر بازگشت برندهای خارجی هستند؟
پیش از آغاز بحران سال 90 حرکت خوبی در بخش ماشین‌سازی در حال شکل گرفتن بود که متاسفانه با افزایش نرخ ارز متوقف ماند یا دچار کاهش شد. آن حرکت خوب استفاده از اتوماسیون پیشرفته با بهره‌گیری از برندهای برتر جهان و توصیه‌های كاربردي آنها بود. اين روند خوبي بود و بايد ادامه پيدا كند. زيرا سهم ماشين‌ساز داخلي از تامين نياز كشور را افزايش مي‌دهد.
زماني بود كه فيلم BOPP را با چاپ روي آن از تركيه وارد مي‌كردند. با بهبود كيفيت چاپخانه‌هاي بسته‌بندي، واردات اين فيلم به صورت چاپ شده تبديل به واردات فيلم شد. پس از آن، در حين افزايش كيفيت و كميت تجهيزات چاپ لفاف بسته‌بندي، با آغاز توليد فيلم BOPP در ايران واردات اين فيلم نيز بشدت كاهش يافت. ديگر تنها مركب، حلال، چسب لمينيت و امثال آن بود كه از تركيه وارد مي‌شد كه بتدريج واحدهاي داخلي نيز دست به كار توليد آن شدند. اين مدل نه آسان و كامل اما تا حدي قابل اجرا در بخش ماشين‌سازي است. برچيدن تحريم‌ها و ثبات نرخ ارز بايد بيش از آن كه واردات كالاي آماده را رونق بخشد باعث رشد زيرساخت‌هاي صنعت شود. در اين ميان بايد ديد ماشين‌سازان ما به عنوان توليدكنندگان تكنولوژي، آيا برنامه‌اي براي شرايط جديد دارند. بايد ديد ايشان شرايط جديد را چگونه مديريت مي‌كنند. بالا بردن تعرفه و اعتراض به واردات و امثال آن راه به جايي نخواهد برد. وقتي شور (برداشته شدن موانع خريدهاي خارجي) برپا شود گردبادي در خواهد گرفت و آنها كه قبلا براي بر جا ماندن خود كاري نكرده باشند از جاي خود كنده خواهند شد.

بیشتر بخوانید . . .