سالهای میانی جنگ تحمیلی بود که در دفتر کار پدرم، کاتالوگ یک ماشین جعبه چسبزنی ياگنبرگ را پیدا کردم. در صفحات داخلی، نقشه جعبههایی بود که دستگاه میتوانست، چسب بزند.
هر کدام از نقشهها به اندازهی یک مربع 2 در2 سانت بود. اما برای من یک گنج. از روی این ها بود، که هندسه را یاد گرفتم. خط تا و حجم را فهمیدم و همین جا بود که عاشق این گوشه از علم دیزاین شدم. آن وقتها هیچی نبود. نه کتاب، نه اجازه ورود کتاب، نه کالا، نه سفر، ولی در همین حال با هر چه بود این جستجو را شروع کردم. سال بعد با استاد کامران کاتوزیان آشنا شدم و پنج سال در دفتر ایشان به طراحی تخصصی بستهبندی پرداختم باید اعتراف کنم که وقتی استاد یک لوگو را طراحی میکرد، یا وقتی نوع خاصی از تصویر پرتقال را نقاشی میکرد، وقتی از میان ورقههای لتراست حروف را انتخاب میکرد، میدیدم که این کارگردانی چه ظرافتهای بیشماری نیاز دارد.
بستهبندی محل ملاقات علم و هنر است!
از سویی باید به تمامی جوانب علمی و کمی بازاریابی و برندینگ پاسخ دهد و از سوی دیگر با ظرافت هنر، زبانی فهمیدنی و جذاب برای پیام کالا بیافریند. به این دلیل است که دیزاین بستهبندی در دنیای کسب و کار امروز بخش جدا نشدنی از سایر عوامل توسعهدهنده هویت برند است.
در ایران، طراحی بستهبندی موفق به بسیاری از کالاها کمک کرده است تا به فروش و وفاداری بیشتری دست یابند. خوشبختانه نیاز بازار به این فرآیند کمک کرده است.
نگارنده، اعتقاد شدیدی به پتانسیل و نیاز بخش خصوصی در حال حاضر دارد. این گروه اکنون به دنبال افراد یا دفاتر تخصصی میگردند که بتوانند بدون سعی و خطا و زیانهای سنگین آن صاحب برنامه طراحی و دیزاینهای قابل اعتماد شوند. دلشان میخواهد، گروه طراحی را پیدا کنند که رشتهی آنان را بشناسد و به بازار آشنا باشد. آن ها آرزو دارند به زبان مشترکی با طراحان برسند. از سوی دیگر طراحان گرافیکی باید مهارتهای خود را برای طراحی بستهبندی ارتقا دهند. این به معنای آن نیست که تصویرسازی تمرین کنیم که یک پرتقال واقعی بکشیم!
مهارتها، بیشتر منظور مهارت کارگردانی طراحی المانهای اصلی بستهبندی و درک و برداشت درست از دستور کار است.
به هر صورت، در بازار از روی بستههای خوب میشد فهمید که طراحان خوبی وجود دارند و کار میکنند، اما عضو انجمن طراحان نیستند، نمیشد آنها را پیداکرد، شناسایی کرد.
لذا به همت آقای آل مظفر و حمایت از این ایده که بستری بیافرینیم که مدیران ارشد بازرگانی و بازاریابی بتوانند نتیجه کار طراحان را ببینند و بهترین آنها را انتخاب کنند و به سادگی با آنها تماس بگیرند.
از سویی بسیاری از طراحان، پشت درهای استودیوشان در حال کار هستند، اما نمیتوانند به تصمیمگیرندگان اصلی یک پروژه، دسترسی پیدا کنند. برخی از آنها، در موقعیت بازاریابی برای خودشان نیستند، و این توانایی را ندارند، اما توانایی طراحی یک بسته بندی خوب و قابل قبول را دارند. این بستر به صورت یک وبسایت معرفی آثار درآمد که پلی میان این دو گروه باشد، مدیران و طراحان با تجربه!
پیام کوتاهی در نشست
“بستهها” در خانه هنرمندان
بودن در این جمع هم آرزوی من بوده و هم افتخار من است از این نظر که ما در حوزه کار گرافیک و ارتباطات، یک جای خالی خیلی بزرگی داشتیم به اسم بستهبندی؛ زیرا نقطه تلاقی صنعت، هنر و علم بازار و … بود در نتیجه مانند کودک یتیمی شده بود که این میان مانده بود. صنعت چاپ یا طراحان یا تولیدکنندگان هیچ کدام به تنهایی نمیتوانستند متولی آن باشند در نتیجه بستهبندی در هیچ جایی مورد ارزیابی و تحول قرار نمیگرفت. این تلاش گروهی که به برنامه امروز منجر شده است باعث افتخار همه ما است. ما از هیچ، توانستیم یک پلتفرم بسازیم فقط یک سکو است، سکویی برای این که طراحان جوان بیایند و از آن به پیش بروند اما از همه مهمتر این سکو برای این است که تولیدکنندگان ما و مدیران ارشد کشورمان به این سکو نگاه کنند؛ زیرا تا روزی که مدیران ارشد صنعت و تولید به این نقطه دقیق و عمیق نگاه نکنند و راجع به آن سرمایهگذاری فکری، استراتژی، زمانی و … نکنند باز هم تغییری اتفاق نمیافتد.
مسئولین از یک طرف، نهادها، تولیدکنندگان، طراحان و فضای آکادمیک از سوی دیگر در این جریان به هم نزدیک شدند. این تلاشها به درد نجات دادن بخش خصوصی کشور میخورد که اکنون هم، نقطه امید ما و هم بزرگترین نقطهای است که تهدیدها، فشارها، سختیها و تنشها بر روی آن است. آنها باید ضمن این که رو به توسعه پایدار میروند با قدمهای لرزان موقعیت کنونی را نیز حفظ کنند، که کار بسیار سختی است.
پس بستهبندی اکنون نه تنها در کالای مصرفی به صنایع کمک میکند بلکه به برندینگ ایرانی در سطح جهان نیز کمک میکند. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم در جهانی شدن اقتصاد قرار گرفتهایم و اکنون برای صادرات تنها راهی که داریم، بستههای اصیل و اورجینالی است که بتوانند هم با خودش پیام کشورمان را منتقل کنند و هم در بازار جهانی خودشان را نشان دهند. به همین دلیل ما در گروه داوری تلاش کردیم شاخصهای همه جانبه و کل نگر را لحاظ کنیم؛ یعنی بخصوص امسال همگی سعی کردیم از مراحل قبل از تولید تا مراحل پس از تولید و بازار را در شاخصها بگنجانیم.
حتی امسال از مدیریت پسماند شهرداری تهران دعوت کردیم که شاخصهای جدید محیط زیستی و بازیافت را به ما اضافه کنند و به امید خدا سال دیگر در مقام داوری، ما مدیریت بازیافت کشور را هم خواهیم داشت.