نویسنده: مهرداد نباتچیان
نایب رئیس اتحادیه صادرکنندگان صنعت چاپ
و مدیر شرکت چاپ و بسته بندی آسان قزوین
خلاصه :
نیاز روز افزون به کاغذ و اهمیت استراتژیک این محصول در کشور،آن را به یک موضوع همواره جالب توجه در اقتصاد تبدیل کرده است. در نبود یک برنامه جامع برای بازار کاغذ، مدتی است تولید کاغذ از سنگ، در برنامه های توسعه صنعتی قرار گرفته است. جالب آنکه بدون وجود مطالعات کافی و تنها به پشتوانه تبلیغات فروشندگان ماشین آلات تولیدکاغذ از سنگ، این محصول به عنوان یک محصول “دوست دار محیط زیست” معرفی میشود. نوشتار حاضر در تلاش است این ادعا را به چالش بکشد و دست کم مسیری را برای بازنگری در ورود این محصول به بازار ایران پیشنهاد دهد.
چندی است که واژه کاغذ سنگی در ادبیات صنعت چاپ و بسته بندی کشور در حال تکرار است. نکته جالب اما آن است که این واژه با پسوندهای نامتناسبی مثل “دوست دارمحیط زیست” یا “طرفدار محیط زیست” همراه شده است، به نظر میرسد به کار بردن این پسوند ها در تقابل با محصول جایگزین یا رقیب (به طور مشخص کاغذ بر پایه سلولز) به عنوان یک ویژگی تعریف می شود و تاکید دارد که مصرف این نوع کاغذ موجب جلوگیری از قطع درختان خواهد شد، این در حالی است با این آدرس اشتباه، صدمات جبران ناپذیری در صنعت کاغذ و بویژه در بخش محیط زیست بوجود می آید.
از طرفی سرمایه گذاری برای احداث کارخانجات این محصول، تحت عناوینی مثل “کاغذ از سنگ” ، “کاغذ از سنگ آهک” یا “کاغذ سنگی” به شدت در حال افزایش است، و تا کنون یکی دو کارخانه نیز افتتاح شده اند و با سرمایه گذاری های در دست انجام به نظر میرسد بزودی موجی از این افتتاح ها به راه افتد.
در این نوشتار سعی بر آن است که با اشاره به برخی از نکات پایه و اصولی، توجه دست اندر کاران و مسئولین به عواقب چنین سرمایه گذاری هایی جلب شود تا پیش از صرف بیشتر منابع کشور در این موضوع، مطالعات و بررسی های لازم صورت پذیرد و از هدر رفتن احتمالی منابع و یا لطمات زیست محیطی پیشگیری شده، یا حداقل در صورتیکه پاسخی به این ابهامات وجود دارد، با آگاهی از پاسخ ها اقدامات لازم انجام شود.
با قاطعیت میتوان اظهار نمود که کاغذ ساخته شده از سنگ آهک در مقایسه با کاغذ های معمولی (بر پایه سلولز) به مراتب رفاقت و دوستی کمتری با محیط زیست دارد. در تمام دنیا همچنان کاغذ سلولوزی سازگارترین محصول با محیط زیست است. هشداری که لازم است به مسئولین و سرمایه گذاران داده شود لزوم بهره گیری از تحقیقات علمی و مبتنی بر واقعیت ها توسط افراد غیر ذینفغ در تجارت کاغذ های سنگی است. بویژه استفاده از محققان و نهادهای تحقیقاتی داخلی در این بخش توصیه میشود تا مطالعات را برپایه مسائل و شرایط داخلی ایران انجام دهند. متاسفانه “فروشندگان ماشین آلات و تکنولوژی تولید کاغذ از سنگ” با تمرکز بر دو کمبود و مشکل صنعت تولید کاغذ در کشور (نبود سلولز کافی و کمبود آب) به شدت در حال توصیه به توسعه این صنعت بدون توجه به عواقب آتی آن هستند.
پاسخ به این سوال که “علیرغم سابقه حدود 30 ساله این محصول(کاغذ از سنگ) چرا هنوز در دنیا جایگاهی قابل توجه نیافته است؟” میتواند کلید حل مسئله باشد.
به طور معمول تصمیم گیری در مورد اجرای طرح های اقتصادی و صنعتی در کشور بر اساس گزارش های مطالعات امکان سنجی اقتصادی،فنی و اقتصادی صورت میپذیرد. با شناختی که از نحوه نگارش این طرح ها وجود دارد به نظر میرسد برخی از نکات مهم در مطالعات مغفول مانده اند. در ادامه سعی خواهد شد این نکات به صورت اجمال تشریح شوند تا بلکه با بازنگری مجدد آنها، تصمیم های اتخاذ شده اصلاح شوند. خصوصا برخی از سازمان های مدیریتی و صنعتی که متولی چند طرح تولید کاغذ از سنگ به صورت همزمان هستند میتوانند مخاطب این مطالب قرار گیرند.
غالب موضوعات مغفول در سه بخش زیر قرارمیگیرند.
o زیست محیطی
o تاثیر متقابل بر سایر صنایع
o مسائل اجتماعی و راه حل های جایگزین
بخش زیستمحیطی
هنگامی که برای یک محصول از واژه “دوست دارمحیط زیست” یا “سازگار با محیط زیست” یا “طرفدارمحیط زیست” استفاده میشود ، باید برای این تعریف، استاندارد مشخصی در نظر گرفته شود به طور معمول کاربرد واژه environment-friendly برای یک محصول در کشورهای مختلف تابع قوانین خاصی است. به طور مثال استانداردهای ISO 14020 و ISO 14024 اصولی را که میتواند منجر به صدور لیبل محیط زیستی شود تعریف میکند. همچنین در اروپا EU’s Eco-label ودر امریکا The United States Environmental Protection Agency نهاد هایی هستند که ضوابط و شرایط استفاده از واژه سازگار با محیط زیست را برای محصولات و صنایع تعریف میکنند و بر آن نظارت دارند.
متاسفانه در ایران و در غفلت سازمان محیط زیست و یا سایر نهاد های متولی، استفاده از واژگانی که محصولی را به عنوان یک محصول سازگار با محیط زیست تعریف میکنند به یک ترفند تبلیغاتی تبدیل شده است و فعالین برخی کسب و کارها به صورتی فریب کارانه به خود اجازه استفاده از چنین عباراتی را میدهند.
به صورت خاص در مورد کاغذ سنگی میتوان گفت که واژه دوست دار محیط زیست در مقایسه با کاغذ های سلولزی به هیچ عنوان قابل استفاده نیست. به طور معمول تولید کنندگان و فروشندگان کاغذ سنگی هفت عامل را در تولید و مصرف کاغذ سنگی و کاغذ سلولزی و حتی بازیافتی مقایسه کرده و بر اساس این مقایسه نتیجه گیری میکنند کاغذ سنگی با محیط زیست سازگارتربوده و حتی دوست دار محیط زیست است.
“عدم استفاده از چوب درختان”، “میزان کمترتولید زباله”، “نبودمصرف آب”، “استفاده بسیار کم از مواد شیمیایی” و “سفید کننده”، “مصرف انرژی کمتر”، “تولید کمترگاز های گلخانه ایی” شاخص هایی هستند که در این قالب تعریف شده اند.
به طور معمول تاثیرات زیست محیطی یک محصول یا فرآیند صنعتی، در تحلیل و ارزیابی چرخه عمر یا چرخه حیاتی (Life-cycle assessment / life-cycle analysis) بررسی میشود. بنا به تعریف این روشی است که برای ارزیابی تأثیرات زیست محیطی همراه با تمامی مراحل گوناگون زندگی محصول از گهواره تا گور استفاده میشود (از استخراج مواد خام تا فرآوری مواد، تولید، توزیع، کاربرد، تعمیر و نگهداری و همچنین دفع و بازیافت.)
LCA میتواند به اجتناب از ارائه دیدگاههای محدود و نامحدود در رابطه با نگرانیهای زیست محیطی به صورت زیر کمک کند:
o توجه به مسائل مربوط به انرژیهای مرتبط و همچنین نهادههای ماده و رهاسازی زیست محیطی
o ارزیابی تأثیرات بالقوه همراه با نهادههای مشخص شده و رهاسازی آنها
o تفسیر نتایج برای کمک به اتخاذ تصمیمات آگاهانه تر.
با این تعریف هر ارزیابی زیست محیطی زمانی معنی پیدا میکند که در قالب LCA انجام شود و تاثیرات یک محصول در تمام چرخه دیده شود. به عنوان مثال استفاده از خودرو های الکتریکی همچنان به عنوان یکی از چالش های بزرگ در رابطه با محیط زیست رودرروی تصمیم گیران و حکومت ها در تمام جهان قرارد دارد.
موافقان، وجود آلودگی کمتر ناشی از تردد خودرو در شهر ها و عدم انتشار Cox را از مزیت های آن میدانند. و در مقابل مخالفان اظهار میدارند که تولید باتری ها و همچنین افت ناشی از انتقال انرژی از نیروگاه ها به مناطق شارژ به مراتب آسیب های زیست محیطی بیشتری به دنبال خواهند داشت . این مثال نشان میدهد که کاربرد واژه “دوست دار محیط زیست ” باید با چه احتیاط و دقتی انجام شود.
در اینجا سعی میشود بر اساس مسیر مشخص شده در فرآیند LCA موضوع تجدید نظر در هفت عامل معرفی شده به عنوان مزیت زیست محیطی کاغذ سنگی مورد ارزیابی قرار گیرد.
مهم ترین عامل قابل استناد از موارد فوق الذکر مسئله جلوگیری از قطع درختان میباشد. با دقت به فرآیند LCA مشخص میشود که موضوع قطع درختان به تنهایی و در غیاب مقررات و قوانین لازم به عنوان یک عامل ناسازگار با محیط زیست تلقی شده است.
سادهانگارانه است که اگر فقط به قطع 20 تن درخت در ازای تولید هر تن کاغذ به عنوان یک عیب کاغذ سلولزی در برابر کاغذ تولید شده از سنگ پرداخته شود. در تمام دنیا و از جمله ایران جنگل ها تحت ضوابط و قوانین خاصی در اختیار کارخانجات تولید کاغذ قرار میگیرند.
چنانچه جنگل به عنوان یک اکو سیستم یک پارچه در نظر گرفته شود، بی گمان وجود یک کارخانه کاغذ سازی در کنار جنگل و به همراه مقررات مناسب عاملی توسعه دهنده و حافظ محیط زیست و موجب طول عمر جنگل خواهد بود. به طور معمول مقرراتی که برای بهره برداری از جنگل ها وجود دارد کارخانجات بهره بردار را موظف میدارد تا به ازای برداشت مشخصی از منابع، با ضرایب بالاتری به احیاء جنگل بپردازند تا علاوه بر جلوگیری از کم شدن درختان و تخریب اکوسیستم، کارخانه نیز در سالهای آتی با کمبود منابع مواجه نشود.
در اغلب دنیا جنگل هایی که برای بهره برداری دراختیار کارخانجات کاغذسازی است از وضعیت مناسب تری نسبت به جنگل های رها شده برخوردارند، زیرا ایجاد ارتباط صحیحی که از طریق قوانین و نظارت، بین اکو سیستم جنگل و یک فعالیت اقتصادی درآمدزا (تولیدکاغذ) ایجاد شده است منابع مالی لازم را برای جلوگیری از تخریب جنگل فراهم آورده است. در واقع قطع درختان به شرطی که موجب رویش درختان بیشتری در آینده و به طور صحیح شود نه تنها عامل تخریب محیط زیست نیست بلکه به حفظ و احیاء نیز خواهد انجامید.چه راه بهتر دیگری برای تزریق منابع مالی به اقتصاد جنگل برای نگهداری و احیاء آن وجود دارد؟
در کشور ما نیز علیرغم کم توجهی به قوانین و مقررات زیست محیطی، نمیتوان به صراحت گفت که جنگل هایی که در اختیار کارخانجات کاغذ سازی هستند، تخریب بیشتری از جنگل های رها شده داشته اند. وضعیت تخریب جنگل های بلوط را با جنگل های در اختیار دو کارخانه کاغذ سازی در شمال کشور مقایسه کنید.
از مزیت های بزرگ کاغذ سلولزی ورود دوباره آن به چرخه تولید و امکان باز یافت آن است. اگرچه در در تعریف مزیت نسبی کاغذ سنگی نسبت به کاغذ باز یافتی اشاره شده است که در فرآیند تولید کاغذ باز یافتی زباله تولید میشود ولی بنا به آنچه که در ادامه اشاره میشود میتوان ادعا نمود که کاغذ سنگی به خودی خود یک زباله غیر قابل بازیافت و مخرب محیط زیست است.
وجود پلی اتیلن در کاغذ سنگی به تنهایی میتواند آن را به یک عامل مخرب محیط زیست تبدیل نماید. از طرفی ورود این نوع کاغذ به چرخه باز یافت به دلایل متعدد نه تنها امکان پذیر نیست بلکه آسیب های فراوانی هم ایجاد خواهد نمود. رها سازی HDPE (که عمومی ترین پوشش و تشکیل دهنده 15 تا 20 درصد وزن کاغذ سنگی است) در طبیعت اثرات زیست محیطی فاجعه باری دارد. در حالی که سایر انواع پلی اتیلن در قالب ظروف پلاستیکی و ادوات مصرفی قابلیت باز یافت دارند هنوز روش اقتصادی و مطمئنی برای بازیافت پلی اتیلن از کاغذ سنگی (به فرض امکان تفکیک آن از سایر زباله ها و کاغذ معمولی) تعریف نشده است. به دیگر بیان کاغذ سنگی “زیست تخریب پذیر” نیست و حتما باید تحت شرایط صنعتی بازیافت شود و در مقابل کاغذ های سلولزی که کاملا “زیست تخریب پذیر” هستند. عوارض ناشی از تولید و مصرف HDPE نیز باید به طور جداگانه بررسی و به عوارض مستقیم کاغذ سنگی اضافه شود.
یکی از مشکلات دفن زباله در کشور ما که منجر به تولید گاز های زیان آور میشود وجود آهک و مواد معدنی در زباله ها است (چون بخشی از زباله های مدفون را نخاله ساختمانی تشکیل میدهد) . کاغذ سنگی عملا ورود سنگ آهک را به فرآیند معیوب دفن زباله در کشور تسهیل نموده و آسیبهای زیست محیطی جدیدی بوجود خواهد آورد.
چنان چه سوخت زباله و تهیه انرژی از آن در اینده نیز مورد توجه قرار گیرد، باید توجه نمود در مقابل 20 درصد پلی اتیلن قابل اشتعال در کوره های زباله سوز 80 درصد مواد معدنی وارد کوره ها میشود که موجب اخلال در فرآیند زباله سوزی شده و به کوره های زباله سوزآسیب جدی وارد خواهد آورد. شاید تنها مزیت زیست محیطی کاغذ سنگی استفاده کمتر از آب در فرآیند تولید آن باشد که آنهم به عنوان یک عامل اصلی تخریب گر محیط زیست شناخته نمیشود زیرا تکنیک های جدید تولیدی از ورود اب آلوده به محیط زیست جلوگیری کرده و مصارف به مراتب کمتری از آب دارند. خود مصرف آب صرف نظر از موضوع کمبود منابع آبی به تنهایی یک عامل مخرب محیط زیست نیست.
تاثیر متقابل در سایر صنایع
اولین صنعتی که از ورود کاغذ سنگی به چرخه مصرف آسیب میبیند، صنعت باز یافت کاغذ است. در سال های گذشته سرمایه گذاری های عظیمی برای صنایع تولید کاغذ از ضایعات (بازیافت) انجام شده است و بزرگترین کارخانجات کاغذسازی کشور نیز مجهز به خطوط تولید خمیر از ضایعات شدهاند. >>>
>>> وقتی کاغذ سنگی به عنوان یک ماده مصرفی در صنایع چاپ و بسته بندی وارد شود و در حالی که امکان تفکیک آن از کاغذ های موجود در چرخه وجود ندارد، عملا مقادیر زیادی سنگ آهک و پلیمر وارد مواد اولیه کارخانجات بازیافت خواهد شد و کیفیت مواد ورودی را کاهش خواهد داد. قطعا وجود سنگ آهک به عنوان یک عامل فرساینده و پلیمر به عنوان یک ماده سربار در عملکرد ماشین آلات باز یافت تاثیر منفی دارد زیرا به عنوان یکی از مبانی طراحی آنها دیده نشده است.
میزان سرمایه گذاری مورد نیاز برای تبدیل یک واحد کاغذ به محصول نهایی به مراتب بیشتر از سرمایه گذاری برای تولید همان میزان کاغذ است. اگر فرآیند چاپ، برش، تکمیل و شکل دهی در صنعت چاپ و بسته بندی به عنوان یک فرآیند عمومی در نظر گرفته شود و با قبول این واقعیت که اغلب تکنولوژی ها بر اساس استفاده از کاغذ سلولزی طراحی و عرضه شده اند باید تاثیر استفاده از کاغذ سنگی در این فرآیند نیز مورد توجه قرار گیرد.
میزان آسیبی که به ماشین آلات وارد میشود (به دلیل چگالی بالای این محصول و خواص مکانیکی متفاوت) و تاثیری که در عمر ماشین آلات خواهدداشت ، موضوع تجربه نشده ایی است که شرکت های عرضه کننده تکنولوژی های چاپ و بسته بندی باید به آن پاسخ دهند.
اصولا فرآیند های تولیدی در هر صنعتی که بر اساس استفاده از کاغذ سلولزی بنا نهاده شده و کاغذ سنگی در آن میتواند به عنوان یک محصول جایگزین تعریف شود، بر مبنای خواص کاغذ عادی طراحی شده اند و جایگزینی یک محصول با تفاوت در برخی خواص میتواند آثاری منفی داشته باشد.
به طور معمول پلیمر ها در موارد متعددی جایگزین محصولات طبیعی و خصوصا در بسیاری جاها جایگزین کاغذ شده اند. در اغلب موارد نیز به جز مزیت قیمتی، مزیت دیگری ندارند. به عنوان مثال در حالی که در سالهای گذشته کیسه های پلی اتیلنی (پلاستیکی) در ایران به شدت در حال مصرف هستند در کشورهای پیشرفته با اجرای قوانین سخت گیرانه تدریجا از چرخه مصرف حذف میشوند.به عنوان مثال در آلمان و انگستان ارائه کیسه نایلونی به صورت مجانی ممنوع شده است و درخواست کیسه نایلونی از فروشگاه ها حداقل باید 20 سنت هزینه داشته باشد.
اما تمام دشت های نزدیک به محل سکونت و تردد در ایران مملو از کیسه های نایلونی است و خسارات زیست محیطی آن چندین برایر قیمت پایین ضر رو زیان ایجاد خواهد نمود. کاغذ سنگی هم علیرغم وجود 80 درصد مواد معدنی در واقع روشی برای حجم دادن به پلیمر است و مصرف آن به معنی ورود پلیمر به چرخه زیست محیطی است.
حوزه اجتماعی و راهحلهای جایگزین
با فرض آنکه مصرف کاغذ یک فعالیت غیر دوست دار محیط زیست تلقی شود (که البته با عنایت به موارد پیش گفته فرضی قابل چالش است) تلاش در جهت کاهش مصرف یا حذف آن میتواند با روش های بهتری صورت پذیرد. به عنوان مثال در حوزه نشر، توسعه نشر دیجیتال یکی از این راه حل ها است. یا در بخش بسته بندی استفاده از پلیمر ها به گونه ایی میتواند توسعه یابد که قابلیت بازیافت آنها افزایش یابد . کاغذ سنگی به عنوان یک ماده کامپوزیت آثار زیان بار پلیمری را دارد که بازیافت آن ساده نیست، در مقابل تولید کاغذ هم هزینه و دشواری های قابل توجهی دارد، با این همه چرا مصرف جهانی کاغذ در حال کاهش نیست؟
به جرات میتوان پاسخ این سوال را در ارتباطی که بین انسان ها (به عنوان جامعه مصرف کننده ) و کاغذ (به عنوان یک کالای مصرفی با سابقه تاریخی) ایجاد شده است جستجو نمود. تمام کسانی که به نوعی از نسخ کاغذی نشریات و کتاب ها استفاده کرده اند دچار یک نوع وابستگی به کاغذ شدهاند. در واقع کاغذ یک رابطه نوستالژیک با خواننده برقرار کرده است جایگزین کردن آن با پلاستیک حتی اگر مغز آن با سنگ پر شده باشد حس جالبی به خوانندگان نمیدهد. کافی است کتاب یا نشریه ایی که روی کاعذ سنگی چاپ شده است به دست یک کتابخوان حرفه ایی داده شود، ساختار فیزیکی متفاوت و عدم ایجاد ارتباط از اولین پیام های قابل دریافت خواهد بود.
پلاستیک هیچگاه نتوانسته است رابطه جذابی با مصرفکنندگان ایجاد کند. در تمام دنیا افرادی یافته میشوند که دلبسته مصرف محصولات با جنسی خاصی هستند (پارچه/ چوب/ فلز و حتی شیشه) اما تعداد افرادی که در رابطه مصرفی با پلاستیک ها دلبستگی و یا اختیار به انتخاب بدون محدودیت داشته باشند آنقدر کم شمار است که قابل مقایسه نیست. کاغذ سنگی که بهتر است آن را کاغذ پلاستیکی بنامیم (زیرا سطح قابل چاپ و قابل مقایسه در خواص مکانیکی آن پلی اتیلن سنگین یا همان HDPE است ) در واقع چنین رابطهای با مصرفکننده برقرار میکند (رابطهای ضعیف و بیکیفیت) .
در پایان یادآوری میگردد که هدف از نگارش این متن تنها توجه به لزوم انجام مطالعات و تحقیقات بی طرفانه قبل از توسعه صنعت تولید “کاغذ از سنگ” یا به تعبیر دیگر “کاغذ پلاستیکی با مغز سنگی” بوده است. از آن جا که کاغذ در کشور ما به عنوان یک کالای استراتژیک تعریف شده است تولید و مصرف آن همواره یکی از دغدغه های مسئولین میباشد. از طرفی مطالعات مستقل نیز نشان میدهد که همزمان با توسعه اقتصادی تقاضا برای مصرف کاغذ افزایش خواهد یافت. پاسخ به این تقاضای روز افزون باید با یک برنامه منطقی و مدون و هماهنگ انجام شود و استفاده از محصولات و یا رویکرد هایی که در هیچ جای دنیای صنعتی جایگاه با اهمیتی ندارند میتواند هدر دادن منابع باشد. متاسفانه اتحادیه ها و نهادهای صنفی و صنعتی نیز آن چنان از اهداف واقعی خود مغفول ماندهاند که هیچ واکنش مناسبی به اتفاقات در حال وقوع در این صنعت نمیدهند. مطالعه و دقت و بررسی بدون تعصب میتواند هم از هدر رفتن منابع و هم از وقوع آسیب های آتی جلوگیری کند. نقد و انتشار عمومی یکی از روش های خوب برای آن است. سد گتوند و آسیب های ناشی از احداث آن یک مثال قابل ذکر برای توجه به اهمیت مطالعات و نقد عمومی است.