کشاورزي هميشه ميتواند پشتوانهاي خوب براي اقتصاد ملي باشد. هر چه يک کشور زمين بيشتري داشته باشد ميتواند اين شانس را داشته باشد که با بکارگيري فنآوريهاي نوين وکارامد از زمينهاي خود بهرهبرداري کرده و ثروت بيشتري به دست آورد.
دو چيز در مورد کشور ما ايران براي همه روشن است. يکي اين که ما بستر خوبي براي کشاورزي داريم که ميتواند شامل وسعت کشور و اقليمهاي گوناگون آن باشد. دوم اين که آن طور که بايد از اين فرصت بهرهبرداري نشده و با وجود داشتن فرصت براي استفاده از کشاورزي به عنوان پشتيبان صنعت کشور نه تنها به آن توجهي نميشود بلکه همان اندک بهرهبرداري هم که از اين بخش ميشود دچار اشتباهات و کجرويهايي است که ضايعات زيادي را به بار ميآورد. با توجه به اين که اقتصاد کشاورزي نسبت به صنعت، وابستگي کمتري به خارج از کشور دارد نبايد از فرصتهايي که ميتواند باعث رشد و تقويت اقتصاد کشاورزي شود غافل شويم.
شنيديم که نماينده شرکت نمايشگاههاي بينالمللي برلين در ايران پس از مدتها تلاش براي جلب توجه مسئولات سازمان توسعه تجارت ايران به حضور در نمايشگاه فروتلجيستيکا در نهايت دست خالي برگشته و به او گفتهاند فعلا اعتبار لازم براي اين کار موجود نيست. گفتني است نمايشگاه مذکور نمايشگاهي تجاري مخصوص ميوه و سبزيجات است که همهساله در آلمان برگزار شده و تمام رقباي ايران در عرصه تجارت محصولات کشاورزي در آن حضور دارند.
در اين نمايشگاه تمام روشها و تجهيزات حمل، نگهداري و عرضه ميوهها و سبزيجات در کنار خود محصولات عرضه ميشود و فرصتي است براي ايران تا کمبودهاي خود در اين بخش را ترميم کرده و در بازار کشاورزي جهان نيز نقش موثرتري ايفا کند. اين نمايشگاه يک نسخه آسيايي هم دارد که ايران در آن نيز حضوري ندارد.
انتظار معجزه!
وقتي صحبت از نارنگي پاکستاني ميشود همه مردم ايران بلکه تمام مردم جهان آن را ميشناسند و ايران تنها يکي از کشورهاي دنيا است که اين محصول را وارد ميکند. پاکستانيها در تمام نمايشگاههاي مربوط به کشاورزي شرکت کرده و محصولات خود را معرفي کردهاند. اکنون نارنگي پاکستان براي خود يک محصول استراتژيک شده که در اقتصاد کشاورزي اين کشور نقش مهمي دارد.
جالب است که برخي مسئولان کشور انتظار دارند همه چيز از پشت ميزهايشان در اداره و بدون هيچ تحرک بينالمللي حل شود. اين نهايت خودباوري است که فکر کنيم همه چيز با چند نامه و بخشنامه و تلفن و جلسه قابل حل باشد!
نياز، مادر همه چيز است. حضور در بازارهاي جهاني موجي از نيازهاي مختلف را به دنبال خواهد داشت. نياز ديگران به کالاهاي ما، نياز ما به انطباق با استانداردهاي جهاني و نياز طرفين به آشنايي بيشتر با يکديگر. همه اينها همان چيزهاي خوبي هستند که هر کشوري براي رشد و توسعه خود به آنها نياز دارد. با اين حال معلوم نيست چرا تعدادي از مسئولان کشور به دنبال آن هستند که هر موفقيتي را از مسيري غير از مسير معمول آن که مردم جهان ميروند بپيمايند.
اکنون که ما بايد به دنبال راههاي جديد براي ورود پول به کشور باشيم و در اين حالي که بهترين توليدات کشور آنهايي هستند که کمترين وابستگي به خارج را داشته باشند به جاي استقبال از فرصتهاي جديد و کمهزينه براي توسعه صادرات غيرنفتي معلوم نيست خود را سرگرم چه کردهايم.
بسياري از آنهايي را که دشمن ايران و دشمن بشريت ميناميم رتبههاي بالاي کشاورزي جهان و بازار آن را در اختيار دارند. توسعه تجارت کشور از راه تجارت محصولات کشاورزي و کالاهاي پاييندست آن يعني صنايع غذايي و دارويي بهترين راه براي عبور از تحريمها و ايجاد رونق در اقتصاد کشور است.
بسياري از مسئولان کشور هنوز هم بر اساس باورها و علايق شخصي خود تصميم ميگيرند. باورهايي که کمتر از مسيرهاي استاندارد توسعه عبور کرده و تاکنون نيز نتيجه انقلابي در پي نداشته است. کاش کمي قدرت تشخيص فرصتهاي تجاري و اقتصادي را داشته باشيم بخصوص وقتي خود بازار به سراغ ما ميآيد*