ماشین‌سازی بدون دانش روز یعنی درجا زدن…..

ما در ایران عادت داریم به نخبگان و خبرگان خود افتخار کنیم و این موضوع در صنعت اغلب در مقابل سواد و تخصص قرار می‌گیرد و باعث دوری از مطالعه و تفکر عمیق می‌شود. گاهی احساس می‌شود حل معادلات مکانیکی و الکترومکانیکی در بازطراحی یک مدل خارجی برای ماشین‌ساز ما هیجان‌انگیزتر و توجیه‌پذیرتر از گذاشتن وقت و سرمایه روی دانش‌افزایی است. این بوی بازرگانی می‌دهد

چه کسی می‌داند چند ماشین‌ساز بسته‌بندی در ایران داریم.آمارهای مجله صنعت بسته‌بندی در گذشته نشان می‌داد حدود چهارصد ماشین‌ساز در صنعت بسته‌بندی فعالیت دارند که در کار خود بنوعی مدعی هستند. تعدادی از این جمع به دلیل شرکت در نمایشگاه‌های داخلی، نام و آوازه بیشتری دارند. سطح دانش روز را در بسیاری از ماشین‌سازان بسته‌بندی از عملکرد ساخته‌ها، شعارها و کیفیت تبلیغات، همچنین از اظهار نظرهای ایشان می‌توان فهمید.
تعدادی از ماشین‌سازان محترم هنوز کلمات و اصطلاحات فنی مربوط به ساخته‌های خود را نمی‌دانند. بعضی نام صحیح دستگاهی را که ساخته‌اند نمی‌دانند. برای مثال “شرینک” را شرینگ یا شیرینگ می‌گویند و می‌نویسند. ماشین‌سازان محترمی را می‌شناسم که بیش از پانزده سال است در نمایشگاه‌ها شرکت می‌کنند و در گویش و تبلیغات و اسناد خود این اشتباه را تکرار می‌کنند. ممکن است که ایشان می‌دانند اما چون آن را موضوعی ساده می‌بینند اصلاحش نمی‌کنند و یا انتظار پذیرش و جا افتادن آن را دارند (مانند لهجه).
این مثل چراغ چشمک‌زنی است که در حال اعلام خطر است ولی کسی هم به آن توجه نمی‌کند. آخر چطور ممکن است شما یک صنعتگر حرفه‌ای باشی و یکبار نوشته درست اسم دستگاهی را که می‌سازی ندیده باشی؟ و یا این که دیده باشی اما ابتدایی‌ترین حروف انگلیسی را متوجه نشوی؟ Shrink. این گونه اشتباهات مانند انتخاب سایز اشتباه یک پیچ یا ضخامت ورق و یا حتی ساده‌انگاری در محاسبه ساخت یک دستگاه پیچیده نیست. این یعنی هیچ مطلب و مقاله‌ای مطالعه نشده. این یعنی حتی همین مجله که بیست سال است منتشر می‌شود و همیشه در آن کلمات فنی بدرستی نوشته شده خوانده نشده است. این یعنی با هیچ متخصص باسوادی در ارتباط نبوده و یا از همه بدتر این که می‌داند و اهمیتی نمی‌دهد. هر کدام باشد برای صنعت ماشین‌سازی کشور بد است.
ما در ایران عادت داریم به نخبگان و خبرگان خود افتخار کنیم و این موضوع در صنعت اغلب در مقابل سواد و تخصص قرار می‌گیرد و باعث دوری از مطالعه و تفکر عمیق می‌شود. گاهی احساس می‌شود حل معادلات مکانیکی و الکترومکانیکی در بازطراحی یک مدل خارجی برای ماشین‌ساز ما هیجان‌انگیزتر و توجیه‌پذیرتر از گذاشتن وقت و سرمایه روی دانش‌افزایی است. این بوی بازرگانی می‌دهد. یعنی بخشی از ماشین‌سازان ما هم در واقع توسعه دهنده فن و صنعت نیستند و بازرگانانی با لباس صنعت هستند.
صنعت ماشین‌سازی یکی از کلیدهای کاهش قیمت تمام‌شده است. چیزی که ما در ایران تا سال‌های سال به آن نیاز داریم. یکی از راه‌های رسیدن به آن انعطاف‌پذیری در برابر مواد مصرفی گوناگون است. اینها دانش می‌خواهد و هماهنگی با علم و گرایش‌های روز دنیا. گرایش‌هایی که بطور پیوسته در حال تغییر هستند و ممکن است از آنها باز بمانیم.
بیشتر دوستان ماشین‌ساز ما برای خودشان از خودروی شخصی تا سایر امکانات زندگی این حق را قایل هستند که تکنولوژی روز را استفاده کنند و به فهم و دانش و بروز بودن سازنده وسایل مصرفی خود اعتماد و افتخار می‌کنند. اما در ساخته‌های خود از مشتریان انتظار دارند که نقص‌ها و عقب‌ماندگی‌ها را بپذیرند و ایشان را با روش‌های مختلف مورد حمایت قرار دهند.
ایرانیان در طول تاریخ نشان داده‌اند قادر هستند با آن چه در دست همتایانشان در اقوام دیگر است چیزهای بهتری بسازند.اما این سوابق برجسته هیچ گاه بدون دانش نبوده است. بلکه با داشتن دانشی برابر، ایرانیان برجسته‌تر بوده‌اند. امروز هم ماشین‌سازان ما می‌توانند سخت‌ترین معادلات تولید را با ساخته‌های خود حل کنند اگر شرط لازم را که دانش روز است داشته باشند.

بیشتر بخوانید . . .