نه، بسته‌بندي معجزه نمي‌کند

متني که در ادامه مي‌آيد به عنوان سرمقاله شماره‌ 136 ماهنامه صنعت بسته‌بندي به چاپ رسيده است

در شماره 134 گفتیم بعضی تا پیش از آن که به صنعت بسته‌بندی توجه کنند سد راه توسعه آن بودند. وقتی هم که بسته‌بندی یکباره مورد توجه ایشان قرار گرفت کسی را جز خودشان لایق برنامه‌ریزی و راهبری آن نمی‌بینند. اکنون ایشان طوری به بسته‌بندی توجه نشان می‌دهند که انگار بسته‌بندی یگانه حلال مشکلات آنهاست.

انتظار دارند حالا که پس از چندی به تن عریان کالای خود لباسی پوشانده‌اند این لباس همه عیبهای آن را محو کرده و کمالاتی نیز به کالا بیفزاید. در این که بسته‌بندی می‌تواند ارزش فزوده ایجاد کند شکی نیست. اما این درست نیست که توقع داشته باشیم این جوان بالغ که از کودکی علم و ادب نیاموخته، صورت خود را نشسته و آداب درست راه رفتن را نمی‌داند و از قضا به همین دلایل احتمالا لگنش هم در رفته است حالا با پوشیدن یک لباس که تازه برای آن خیلی هم خرج نکرده‌ایم به یکباره فاضل و دانشمند و متشخص به نظر آید و همه از او و اولیایش تعریف و تمجید کنند.

بسته‌بندی راهی است که باید می‌رفتیم. اگر نرفته‌ایم باید برویم. این به اشتباهاتي که در گذشته يا حال در مديريت يک صنعت و يا تربيت بازار داشته‌ايم هيچ ربطي ندارد. بسته‌بندی در حد لباس است و در همین حد می‌تواند مشکلات را حل کند. البته همین حالا هم با خواندن این جمله کارکردی به نام زیبایی ظاهری به نظر بسیاری از افراد می‌آید. در حالی که لباس کارکردهای زیادی دد. برای مثال بدون کفش مناسب نمی‌توان در سنگلاخ راه رفت و این هیچ ربطی به زیبایی ظاهری ندارد. بيشتر راه‌هايي که کالاهاي ايراني بايد بپيمايند مانند همان سنگلاخ است که در اين راستا نقش بسته‌بندي هم تنها در ايجاد جاذبه ظاهري خلاصه نخواهد شد.

لا بسته‌بندي مي‌خوا. از اول هم همين بوده. پس از اين هم همين طور خواهد بود. اين مهم با يک دستور و چند ميليارد تومان بودجه (که بيشتر اوقات درست خرج نمي‌شود) هم براي هميشه حل نخواهد شد. اين گونه تصميمات هيجاني معمولا بزودي هم فروکش مي‌کند. به عنوان يک کارشناس وقتي به ادارات و شرکتهايي که درگير چني وجهايي هستند نگاه مي‌کنم احساس مي‌کنم همه در تکاپوي يک رويداد گذرا هستند. بدون آن که ارتباط معوي عميقي با موضوع وجود داشت باشد. بيشتر شبيه برگزاري يک مهماني است ک بايد در تاريخ خود بخوبي برگزار شده و حق مطلب ادا شود. در حالي که واقعت جز اين است. بسته‌بندي بخشي از توليد کالا است که اگر ت به حال جا مانده از اين پس بايد به عمليات توليد و بازرگاني اضافه شود بدون آن که بخواهيم براي آن جشن تولد يا مراسم بزرگداشت بگيريم و يا تصور کنيم که رويدادي گذرا است.

يعني بايد بسته‌بندي را به عنوان يک واقعيت بپذيريم و در زنجيره ارزش (اقلام و عملياتي که قيمت کالا يي مي‌کنند) کالاي خود آن را به حساب آوريم. وقتي با موضعي اين چنين برخورد کنيم و آن را بخشي از عمليات توليد و فروش ببينيم ديگر نخواهيم توانست جاي خالي متخصص آن را تحمل کنيم. در واقع پس از آن با اي موضوع سطحي برخورد نخواهيم کرد.

بسته‌بندي دانش و تخصص دارد که نزد متخصصان آن است. جالب است که به هر شاخه از کسب و کار که مي‌رسيم مي‌گويند “اين که شما مي‌فرماييد کلي است اما شرايط در مورد ما فرق مي‌کند!”

در حالي که اين طور نيست. بديهي است که بسياري از مديران نسبت به دانش و ريزه‌کاري‌هاي بسته‌بندي، عامي محسوب مي‌شوند. اين که ما ضرورتهاي يک پديده را بدانيم نمي‌تواند دليلي شود براي برنامه‌ريزي در مورد آن يا دخالت و اظهار نظر در آن.

همه ضرورت سلامت را مي‌دانند اما هنگام نوشتن نسخه کسي به خود اين جرات را نمي‌دهد که در کار پزشکان دخالت کند. البته جاي تعجب نيست که مخاطبان اصلي اين پيام بگويند که بسته‌بندي به پيچيدگي پزشکي نيست و ما صلاحيت نظر دادن در آن را داريم!

به هر حال بسته‌بندي نمي‌تواند همه ضعفهايي را که يک کالا ازابتدا داشته و دارد را پوشانده و همه چيز را به نفع ما عوض کند.

سردبیر پایگاه خبری پیام صنعت بسته‌بندی عضو سازمان خبرگزاران بین‌المللی بسته‌بندی IPPO (International Packaging Press Organization) member

بیشتر بخوانید . . .