اين پهپاد را بنشانيد

درباره ضعف پدافند اقتصادي كشور

متني که در ادامه مي‌آيد به عنوان سرمقاله شماره‌ 133 ماهنامه صنعت بسته‌بندي به چاپ رسيده است

 

133Jeld

تصویر هوایی شهر صنعتی البرز (قزوین)

 

 

از شماره قبل تا اين شماره آن قدر اتفاقات گوناگون در عرصه صنعت و اقتصاد کشور رخ داده که نمي‌دانم درباره کدام يک قلم بزنم. بواقع گفتني‌ها کم نيست. اما ما هم کم نگفته‌ايم. افراد زيادي را ديده‌ايم که روبروي آينه مي‌ايستند و با آينه (خودشان) حرف مي‌زنند، انتقاد مي‌کنند، گله مي‌کنند، راهنمايي مي‌کنند و… اما اگر انسان روبروي ديوار بايستد و با آن صحبت کند نه نتيجه مي‌دهد و نه عاقبت خوشي دارد.


اين پَهپاد* را هم کنترل کنيد

روز دوم از هجدهمين نمايشگاه چاپ و بسته‌بندي تهران روز خاصي بود و البته بسيار بد. در اين روز بود که بازار، از افزايش بسيار زياد نرخ ارز خبر داد. خبري بسيار بد که مثل آب سرد بر سر صنعت کشور ريخت.

در همان روز مديران تعدادي از شرکتها که با اندک اميدي به آينده در پهنه غرفه خود بر سر پا ايستاده بودند و با اشتياق به پرسشهاي بازديدکنندگان (مشتريان احتمالي) پاسخ مي‌دادند، بر روي صندلي‌هاي خود بازگشتند به طور ضمني به مراجعه‌کنندگان گفتند که آمادگي پذيرش سفارش ندارند. عده‌اي نيز که همچنان خود را از تکاپو نينداخته بودند از نگراني تغييرات قيمتها در آينده نزديک، خود را در يک قمار خطرناک مي‌ديدند و قلبشان مي‌کوبيد.

نگراني‌ها هم که بي‌مورد نبود. پس از آن روز نرخ ارز بي‌رحمانه بالا رفت و همه را از سازنده و فروشنده زمينگير کرد.

با وجود انواع تحريم‌ها و افزايش نرخ ارز، ديگر تامين مواد و قطعات آن قدر دشوار و گران شده که وقتي در محافل و مجامع گوناگون افقهاي توسعه را ترسيم مي‌کنيم مورد تمسخر يا بي‌اعتنايي قرار مي‌گيرد.

قيمت تمام‌شده محصول خود را چگونه محاسبه کنيم؟ چه قيمتي به مشتري بدهيم چه کسي ثبات همين وضع بد امروزي را تضمين مي‌کند تا ما برنامه توليد خود را بر روي همين اوضاع تنظيم کنيم.

درست در زماني که وزارت صنعت، معدن و تجارت بيشترين تمرکز و توجه خود را بر روي “کاهش قيمت تمام‌شده” گذاشت و نزديک به دو سال (بعد از حذف يارانه‌ها) با انواع کارگاه‌ها و سمينارها صنايع کشور به سمت مديريت قيمت تمام‌شده سوق داد همه تلاشها نقش بر آب شد و بي‌ثباتي در اصلي‌ترين عامل تعيين‌کننده قيمت در بازار همه تئوري‌ها و اصول کنترل قيمت تمام شده را بي‌اثر و ناکارآمد کرد.

واقعيتي است که تا وقتي کودک در آغوش مادر است مراقبت از او آسانتر است. از زماني که آن قدر برومند شد که او را بيرون از خانه فرستادي و به او ياد دادي روي پاي خود بايستد مراقبت بيشتري نياز دارد. صنعتي که به سمت رشد فن‌اوري و بالندگي هدايت مي‌شود و دولتمردان نيز به افتخارات آن افتخار مي‌کنند ديگر نيازهاي پيش پا افتاده ندارد. بايد بدانيم وقتي صنعت از نظر کيفي رشد مي‌کند وابستگي آن به فن‌آوري‌هاي پيشرفته جهاني بيشتر مي‌شود. افزايش نرخ ارز حتي همين قيمت تثبيت‌شده در کنار تحريمها مانند ضربه ساطور بر ستون فقرات صنعت کشور است.

وقتي ماشين‌ساز داخلي براي رقابت با ماشين‌آلات خارجي و عمل به شعار خوداتکايي با بهينه‌سازي برنامه توليد، استفاده از لوازم و قطعات پيشرفته را در دستور کار خود قرار مي‌دهد، امروز با مشکلات پيش‌آمده در خريد و تامين مواد و قطعات دچار سرگشتگي شده است.

 

untitled

 

پدافند غيرعامل** را چه تعريف کرده‌ايم؟

اگر فرض را بر اين بگذاريم که هيچ دست پنهان و مخربي يا هيچ مقام بي‌دست و پايي از داخل کشور، اقتصاد توليد را اين گونه به هم نريخته باشد پس اين چگونه دست قدرتمندي است که از بيرون بخوبي و در اوج اقتدار علمي و … که مورد ادعاي ماست، اصحاب صنعت و تجارت کشور را زمينگير مي‌کند. اين چگونه شطرنجي است که ما بازي مي‌کنيم که مهره‌هاي ما در هيچ خانه‌ي از امنيت برخوردار نيستند.

کاش همه انديشه اجانب به حمله نظامي ختم مي‌شد. آن گاه مي‌توانستيم با اطمينان و آرامش ادعا کنيم وقتي سربازان اين کشور مي‌توانند کنترل پَهپاد جاسوسي ايالات متحده را “در آسمان” به دست بگيرند ديگر کسي نمي‌تواند انديشه آزار مردم ايران را در سر بپروراند. اما متاسفانه همه چيز به عمليات نظامي يا فيزيکي ختم نمي‌شود.

آن چه امروز کمر اقتصاد و صنعت کشور را زير فشار تيغه خود گرفته همانا پهپادي به نام دلار است. آن دشمني که نمي‌توان آن را کشت، نمي‌توان در مقابل آن رجز خواند و دلاوري کرد، آن دشمني که وقتي مردم اين سامان را مي‌کشد يا بر زمين مي‌زند کسي آنها را شهيد و جانباز محسوب نمي‌کند همان مشکلات اقتصادي است. ارباب حرف و سخن با تکيه بر ابراز وفاداري و بازي با کلام به جايگاه‌هاي بالايي در نظام دست پيدا مي‌کنند اما نه‌تنها نمي‌توانند به اندازه آن سربازان گمنامي که هواپيماي جاسوسي امريکا را با آن همه پيچيدگي امنيتي تحت فرمان خود در آوردند تهديدات حوزه کاري خود را تحت کنترل در آورند بلکه با اتخاذ سياستهاي زيانبار و توجيهات حرفه‌اي خود، کشور را بي‌دفاع کرده و در معرض آسيب‌هاي جدي قرار مي‌دهند.

آقايان مسئول اقتصاد کشور که بعضي از شما نشان‌هاي پهلواني بر دوش و گوش خود داريد، در معرکه امروز که پيوسته صحبت از تهديد و دسيسه‌هاي دشمن است، شما بخشي از پدافند غيرعامل هستيد. بايد از سربازان اقتصادي کشور در عرصه نبرد غيرفيزيکي دفاع کنيد. سياستهاي شما نه‌تنها مناطق تهديد شده (اقتصاد نظام و معيشت مردم) را از تهديد توپخانه اقتصادي دشمن نجات نمي‌دهد، بلکه تلفات سربازان خط مقدم جبهه (صنعتگران) را هم بالاتر ‌برده است. عجيب است که آقايان به وجود اخلالگر، جاسوس و مفسد در اقتصاد داخلي اذعان دارند ولي آن طرف جبهه، شهدا و مجروحان اقتصادي را نمي‌بينند که با سياستهاي پر افت و خيز مسئولان و با ضعف در فرماندهي پدافند اقتصادي کشور مدام در حال تحمل تلفات هستند. برخلاف شهداي جنگهاي فيزيکي، راه شهداي اقتصادي اگر پرچمشان زمين بيفتد به دست هر لاله تازه روييده‌اي پيمودني نيست.

امروز با يک اعلاميه، اعلام مي‌کنيد که اوضاع را تحت کنترل گرفته‌ايد. پس چرا اين قدر دير؟ هميشه بايد يک شوک شديد داشته باشيم تا به فکر چاره بيفتيم؟ پس فرق بين عامي و شما که خبره هستيد چيست؟ يک کشور در حال توسعه نمي‌تواند ارتباط تجاري خود را با بيرون قطع کند. ديروز که فقط چهارپايه چوبي مي‌ساختيم تا روي آن بنشينيم و عمر خود را بگذرانيم فقط به ميخ و چوب و چکش نياز داشتيم. امروز نه چهارپايه‌ها چوبي است و نه در اين کشور انقلابي، کسي فرصت نشستن دارد که چهارپايه بخواهد. امرز کار صنعت را “هزار دست و پا”هايي انجام مي‌دهند که ممو از فن‌آوري‌هاي جهاني هستند. بسياري از آنها در ايران، به همت همین بسيجي‌هاي اقتصادي (صنعتگران و کارآفرینان) که مسئولان آنها را گوشت دم توپخانه اقتصادي دشمن کرده‌اند قابل توليد و ساخت هستند.

ولي شما مسئولين محترم اقتصاد کشور، آيا نمي‌دانيد که يک دستگاه صنعتي معمولي که بيش از يکصد قطعه در آن به کار رفته بدون پشتيباني کافي مواد و قطعات، از خط ساخت بيرون نمي‌آيد.

بانکداران و اقتصاددانان کشور سری به نمايشگاه‌هاي هانوفر و اشتوتگارت بزنند تا معني صنعت و اقتصاد صنعتي را بفهمند و بدانند که چه قدر در دفاع از سربازان خط مقدم جبهه اقتصادي کشور کوتاهي و تعلل کرده‌اند.

براي ريختن آب در بطري و فروختن به مردم، به تکنولوژي نياز است. نان صنعتي فقط با آب و آتش و گندم درست نمي‌شود. دوغ صنعتي هم تنها با هم زدن آب و ماست توليد نمي‌شود. روغن‌هايمان هم که همه‌اش وارداتي است. براي توليد صابون هم ديگر کسي استخوان و چربي حيوان جمع نمي‌کند. به طور کلي هم يک جامعه در حال توسعه کارش فقط با نان و دوغ و صابون راه نمي‌افتد. چرخ صنعت فقط روي يک محور نمي‌چرخد. بلکه به تمام شرکاي جهاني خود نياز دارد. آقايان لطفا صنعتگران کشور را در مقابل شرکتهاي خارجي خوار و حقير نکنند.

عدم اتخاذ سياستهاي هوشمندانه و مقتدرانه صحنه اقتصاد داخل و خارج از کشور، نرخ بالاي ارز و نوسانات همين نرخ غير اصولي موجود، تمام برنامه توليد را بي‌ثبات مي‌کند. درست است که امروز صحبت از تک‌نرخي شدن ارز و مهار بحران مي‌شود. اما اين نرخ ارزي که ثابت شده و آن قيمت طلا که با افتخار دم از متوقف کردن رشد آن زده مي‌شود تبي است که مردم از هول مرگ به آن راضي شده‌اند. سير صعودي نرخ ارز با چشم‌انداز توسعه کشور که ايران را در جايگاه بالاي صنعت و اقتصاد تعريف مي‌کند در تناقض است. نمي‌توان هم يک کشور موفق صنعتي بود و هم پول بي‌ارزش داشت.

پدافند اقتصادي ضعيف و آسيب‌پذيري داريم. پرادعا در انتظار فرمان جهادي نشسته‌ايم که به ميدان نبرد فيزيکي پريده و خود را اثبات کنيم. غافل از اين که دشمن بيش از آن که گزينه نبرد نظامي بر روي ميز داشته باشد، به نبرد اقتصادي فکر کرده است و شعله‌هاي جنگ در صحنه اقتصاد کشور است که زبانه مي‌کشد. او نقشه گمراه‌کننده‌اي اجرا کرده است.

سير صعودي نرخ ارز طي سه دهه گذشته نشان از آن دارد که مسئولان اقتصادي کشور هيچ گاه در مهار مهمترين تهديد اقتصادي کشور که توليد را زمينگير مي‌کند موفق نبوده‌اند و نتوانستند در جبهه‌اي که به آنها سپرده شده بدرستي از کشور و مردم آبرومند و نجيب آن دفاع کنند.

نظاميان ما به خاطر ويژگي‌هاي خاص شغل خود، کمترين حضور را در محافل علمي جهاني مربوط به کار خود دارند، همچنين کمترين ادعا را.

در مقابل مسئولان اقتصادي کشور که مدام در محافل علمي و تخصصي حوزه کاري خود تردد دارند نتوانسته‌اند هيچ سپر دفاعي مستحکمي براي سربازان توليد ايجاد کنند و کشور به جولانگاه پهپاد اقتصادي دشمن تبديل شده است.

کاش چند سردار اقتصادي هم داشتيم که مانند سرداران نظامي ما هم پهپاد دشمن را سرنگون کنند، هم براي دفاع برنامه داشته باشند، هم به برنامه خود عمل کنند و هم به مردم و سربازانشان قوت قلب بدهند.

 

* پَهپاد: پرنده هدايت‌پذير از دور RPV: Remotely Piloted Vehicle

** پدافند غير عامل: هر اقدام غير مسلحانه‌اي که در زمان جنگ، باعث کاهش خسارات و حفظ منابع انساني و تاسيسات و امکانات شود.

سردبیر پایگاه خبری پیام صنعت بسته‌بندی عضو سازمان خبرگزاران بین‌المللی بسته‌بندی IPPO (International Packaging Press Organization) member

بیشتر بخوانید . . .