معجـزه اقتصادی

علی مقدم
مشاور صنعت و پيمانكار تاسيسات پالايشگاهي
هر طرف نوید توافقی بر مبنای خواسته‌های خود را می‌داد و دنیا به وجد آمد.
در همان لحظات اولیه تغییر معادلات احساس می شد. اعلامیه داده شد که برای شادمانی مردم در خیابان‌ها به عوامل مربوطه دستورات لازم جهت همکاری داده شده…مردم در خیابان به شادمانی و جشن مشغول شدند و پی‌آمدهای اقتصادی پس از قطعنامه 598 را به یاد آوردند و به انتظار شرائطی مشابه نشستد….داستان‌های زیادی از تغییر نسبت درآمد به هزینه خانوار ایرانی در جهت بهبود شرائط معیشت مردم بر سر زبان‌ها بود و آن شب را همه در خلسه رویائی شیرین به خواب رفتند.
فردای آن روز همه به دنبال قیمت دلار در بازار بودند…ولی قیمت به جای کاهش افزایش یافت..!! مثل یک شوخی بود. چند روزی گذشت ولی خبری از معجزه نشد….

دقایق به سختی می‌گذشت. در پشت درهای اتاق مذاکرات گفتگو‌ها فوق محرمانه بود و به گفته یکی از اعضا گروه مذاکره‌کننده ایرانی انتقال مطالب هم به رئیس دولت از طریق اخوی ایشان و آن هم به زبانی محلی به لحاظ حفظ امنیت مذاکرات انجام می‌شد. چشم‌ها به بالکن اتاق وزیر امور خارجه دوخته شده که تنها منفذ کسب اطلاعات است. اطلاعات کسب شده در حد تفسیر اخم یا لبخندی است از جانب مهمان اتاق مذکور. همه در انتظار معجزه سیاسی – اقتصادی طول تاریخ هستند. معجزه‌ای که نه تنها تاریخ اقتصاد ایران بلکه دنیا را متحول می‌کرد….خستگی ناشی از بالا و پائین شدن در اخبار خوب و بد همه را کلافه کرده بود که…. ناگهان غریو پیروزی به هوا خاست. هر طرف نوید توافقی بر مبنای خواسته‌های خود را می‌داد و دنیا به وجد آمد.
در همان لحظات اولیه تغییر معادلات احساس می شد. اعلامیه داده شد که برای شادمانی مردم در خیابان‌ها به عوامل مربوطه دستورات لازم جهت همکاری داده شده…مردم در خیابان به شادمانی و جشن مشغول شدند و پی‌آمدهای اقتصادی پس از قطعنامه 598 را به یاد آوردند و به انتظار شرائطی مشابه نشستد….داستان‌های زیادی از تغییر نسبت درآمد به هزینه خانوار ایرانی در جهت بهبود شرائط معیشت مردم بر سر زبان‌ها بود و آن شب را همه در خلسه رویائی شیرین به خواب رفتند.
فردای آن روز همه به دنبال قیمت دلار در بازار بودند…ولی قیمت به جای کاهش افزایش یافت..!! مثل یک شوخی بود. چند روزی گذشت ولی خبری از معجزه نشد…. ساده‌اندیشان گمان می‌کردند که وزیر امور خارجه همراه با خود پول‌های بلوکه شده را از وین به تهران آورده و در بازار توزیع می کند..؟!! خیالی که خیلی زود مشخص شد واهی و بی‌اساس بوده….ولی آیا به راستی معجزه اقتصادی در راه است؟ آیا این تفکر که موتور محرک‌های اقتصادی ایران کاملاً تنظیم و بدون نقص است و فقط نیاز به منابع مالی به عنوان سوخت دارد، ذهنیتی درست است؟
قطعاً الگوی صحیح در استفاده از منابع مالی بلوکه شده ایران در خارج از کشور همانی است که رئیس جمهور در مصاحبه تلویزیونی گفت و تزریق تمامی منابع مالی بلوکه شده مستقیماً به بازار می‌تواند فاجعه بعدی را رقم زند. ولی اگر این منابع به بازار تزریق نمی‌شود برنامه پیش‌بینی شده برای مصرف آن کدام است؟ ایران به لحاظ موقعیت جغرافیائی کشوری خشک است. کشاورزی به هزاران دلیل نمی‌تواند زمینه اصلی ایجاد درآمد در کوتاه‌مدت باشد هر چند به لحاظ استراتژیک نمی‌توان آن را از مثلث کشاورزی- خدمات- صنعت جدا کرد. نام ایران در لیست کشورهای نیمه خشک ثبت شده و عدم پیش‌بینی مناسب و لازم در دولت قبل باعث شده تا کم کم به عضویت باشگاه کشورهای کاملاً خشک در‌آئیم…!!
بنابراین در شرائط فعلی نه تنها کشاورزی موتور محرک درآمدزا نخواهد بود بلکه رفع مشکلات موجود آن نیاز به صرف هزینه هنگفت داشته و خشکسالی این بخش را به محل هزینه جدی تبدیل کرده است. نتیجه بلافاصله آن است که باید برای ایجاد درآمد و وقوع معجزه اقتصادی باید بر روی بخش خدمات و صنعت متمرکز شد. اینک سوال این است:
این بخش‌ها چقدر آمادگی حرکت و فعالیت و رقابت سالم را دارند؟
واقعیت تاسف‌آور این است که هیچ کدام از بخش‌های خدمات و صنعت آماده حرکت روان و جذب بازار را ندارند. در هر دو بخش استانداردهای لازم جهت رقابت با سایر موسسات و شرکت‌های بین‌المللی یا تعریف نشده یا تفکر رعایت این استانداردها در مدیران شرکت‌ها و موسسات ایرانی وجود ندارد. استانداردهای فنی و مدیریتی مورد نیاز جهت انجام پروژه‌های زیربنائی محدودیت مرزهای جغرافیائی ندارد. استانداردهای فنی در سراسر دنیا یکسان بوده و این استانداردها عمدتاً توسط موسسات و انجمن‌های اروپائی و آمریکائی تدوین شده است. استاندارهای مدیریتی نیز در برخی زمینه ها می‌بایست بومی‌سازی شده و به کار گرفته شود ولی کلیت آنها ثابت و اهداف آنها یکسان است.
شکی نیست که بدون آشنائی و رعایت استانداردهای مورد قبول دنیا نمی‌توان در بازار رقابت موفق بود و بخش صنایع و خدمات کشور باید برای ادامه حیات خود از امتیازهای متعدد دولت که به لحاظ ایرانی بودن به آنها داده شده استفاده کنند. امتیازاتی که در ایران معتبر است ولی در خارج از ایران نمی‌تواند کاربردی داشته باشد و بنابراین قادر به جذب و ورود ارز سایر کشورهای از طریق جذب بخشی از بازار خارجی نخواهیم بود. در این بین در خصوص برخی زمینه‌ها، استانداردهای ایرانی تدوین شده است، برای مثال در زمینه پروژه‌های نفتی استاندارد نفت ایران (IPS) تدوین شده ولی الزامی برای رعایت آن در پروژه‌های کشور وجود ندارد و البته این استاندارد تمام زمینه‌های وابسته به نفت را پوشش نمی‌دهد.
در خصوص استانداردهای تولید و روش‌های اجرائی سایر صنایع نیز با دقت لازم عمل نشده و برای مواردی مانند لوازم خانگی، اتومبیل‌سازی، صنایع غذائی و….اگر استانداردهای تدوین شده توسط اداره استاندارد یا مشخصات فنی و روش‌های اجرائی تهیه شده توسط تولیدکنندگان مد نظر قرار گیرد محصول تولیدی قابلیت رقابت با مشابه خارجی را نخواهد داشت و مثال قابل لمس آن خودرو تولید داخل در مقایسه با خودروهای وارداتی است.
در چنین شرائطی تنها راه جهت زنده نگه داشتن این صنایع فقط ایجاد مزیت قیمتی تولید داخلی از طریق بالا نگه داشتن تعرفه گمرکی و جلوگیری از کاهش قیمت ارز در بازار است. به زبانی ساده به جای کاهش قیمت تمام شده محصول تولید داخل از طریق کاهش هزینه‌های تولید قیمت کالای ورودی را بالا نگه داشته شده است تا از شکست تولیدات داخلی در رقابت با تولیدات خارجی جلوگیری شود..!! در چنین شرايطی نمی‌توان انتظار معجزه اقتصادی را داشت. به نظر می‌رسد راه عملی جهت برطرف کردن این مشکل مبتنی بر سه فعالیت همزمان تفهیم- تشویق- تنبیه و بیش از هر چیز ارائه خدمات آموزشی کاربردی است. موسسه استاندارد ایران می‌بایست مکلف گردد تا با دقت و بهره‌گیری از استانداردهای بین‌المللی معیارها و روش‌های سنجش موجود را به دقت بازنگری کرده و در صورت نیاز برای صنایع و موسسات خدماتی روش‌ها و معیارهای جدید مطابق با آن چه در دنیا در حال استفاده است تدوین و در اختیار آنان قرار دهد تا بدین ترتیب حداقل‌های مورد نیاز مشتریان در سطح بین‌المللی مشخص گردد. همچنین برقراری دوره‌های آموزشی مدیریتی با تاکید بر کاهش هزینه‌های تمام شده و آشنائی با ابزار و معیارهای مدیریتی توسط دولت بدون دریافت هزینه و در محل موسسات تولیدی یا خدماتی قطعاً با اقبال مدیران این موسسات مواجه خواهد شد. این دوره‌های آموزشی علاوه بر تاثیر بسزا در روش‌های تولید، باعث تعریف تعداد قابل توجهی شغل در زمینه آموزش‌های کاربردی خواهد شد که بخشی از معضل بیکاری تحصیلکرده‌ها و متخصصان کشور را حل خواهد کرد. از طرفی بخشی از سیستم‌های تولیدی در کشور فرسوده بوده و با وجود استانداردهای موثر و آموزش مدیران و کارکنان نیز نمی‌توان به هزینه‌های تمام شده ایده‌آل دست یافت.
در این جا نقش دولت در ایجاد شرائط تشویقی از طریق پرداخت وام‌های بلندمدت با بهره کم به این موسسات و البته نظارت کامل بر محل مصرف وام از طریق پرداخت وام مستقیماً به سازنده ماشین‌آلات به روش باز کردن LC و بازرسی‌های دقیق حضوری توسط کارشناسان خبره بسیار کارساز خواهد بود.
اگر سیستم‌های سخت‌افزاری تولید بازسازی شده باشد، استاندارد تولید مشخص باشد و مدیران و کارکنان آموزش کافی را دیده باشند قطعاً تولید محصول یا ارائه خدمات بی‌کیفیت و گران بسیار سخت خواهد بود…!! ولی در صورت تخطی صاحبان موسسات علی‌رغم بهره‌مندی از تمهيدات فوق، در صورت شکایت مستند مشتریان دولت می‌بایست روش‌های تنبیهی بسیار سخت و جدی را در پیش گیرد تا کارائی مثلث تفهیم- تشویق – تنبیه جهت ایجاد انگیزه همچنان بطور موثر باقی بماند. در این شرايط تولید داخل قابلیت رقابت با مشابه خارجی از نظر کیفیت و قیمت را خواهد داشت و نباید فراموش کرد که رقابت تولید داخلی با محصولات خارجی در کشور مانند بازی در زمین خودی است. قطعاً مشتریان در شرائط کاملاً مشابه تولید داخلی را بر خارجی ترجیح خواهند داد و آن وقت است که معجزه اقتصادی رخ خواهد داد…ریال در مقابل ارزهای خارجی تقویت خواهد شد و دولت بدون هیچ نگرانی کنترل قیمت ارز جهت جلوگیری از سقوط آن را متوقف خواهد کرد…و رویاهای شیرین به واقعیت خواهد پیوست.

سردبیر پایگاه خبری پیام صنعت بسته‌بندی عضو سازمان خبرگزاران بین‌المللی بسته‌بندی IPPO (International Packaging Press Organization) member

بیشتر بخوانید . . .